میثم
و شهر ترس‌های ممنوعه
چشمم را باز میکنم، خودم را در شهری می بینم که در آن فرصتی برای ترسیدن نیست. حالا من مانده ام وامانتی های عمو یونس، یک کیسه پر از رقعه و قلم و یک شمشیر. مطمئنم همه این ها مرا به فرار از تاریکی ترس و رسیدن به روشنایی راهنمایی خواهند کرد. اما چطور...؟!
میثم یه پسر باهوش ولی بِتَرسیه. حساب و کتابش خیلی خوبه. اما بلد نیست از دوتا چیز که عمویونس عزیزش بهش داده استفاده کنه.
اولی یک کیسه پُر از نوشته ست، و دومی یک شمشیر بزرگ و سنگینه. عمویونس توی یک جنگ کنار مولا علی (ع) شهید شده.
حالا میثم با خانواده‌ش اومدن توی یک شهری که پُر از موقعیت‌های ترسناکه. به نظرت این پسر چجوری باید با ترس‌هاش کنار بیاد؟
شاید اگه در جنگی با امیرالمؤمنین شرکت کنه بتونه مثل عمویونسش شجاع و نترس باشه، مثل یک قهرمان!
راستیـــــــــــــــــــــــــــــی!
این کتاب مسابقه هم داره ها! اول باید کتاب رو خوبِ خوب بخونی. بعدش کافیه به سؤالات صفحۀ آخر کتاب جواب بدی و برندۀ میلیون‌ها ریال جایزۀ نقدی بشی.
قطع کتاب:
تعداد صفحات:
نوع چاپ
گروه سنی:
14.5 × 20
220 صفحه
تک رنگ
+8
ببیــــــــــــــــــــــــــن!
همین الان می‌تونی این کتاب رو با هجده درصد تخفیف و با ارسال رایگان سفارش بدی!
یک کتاب تصویری که مطمئن باش موقع خوندن از دیدن تصاویرش حسابی حال می‌کنی.
با حمایت معنوی موتور جستجوی دانش‌آموزان ایران، شادبین
