سریال فالکون و سرباز زمستان (The Falcon and The Winter Soldier) یک مینیسریال تلویزیونی آمریکایی است که بر اساس کمیک ابرقهرمانانی مارول به همین نام ساخته شده و دنبالهای بر Avengers: Endgame است. این سریال توسط استودیوی مارول تولید شده و در دیزنی منتشر شده است. پخش اولین و تنها فصل فالکون و سرباز زمستان، از ۱۹ مارس ۲۰۲۱ آغاز شد و در ۲۳ آوریل ۲۰۲۱ به پایان رسید. چهارمین فیلم کاپیتان آمریکا که ادامه این مجموعه است، در حال حاضر در حال ساخت است. فالکون و سرباز زمستان یک داستان جدی، متفکرانه و سیاسی است که به طرز ماهرانهای موضوع نژادپرستی را به شیوهای هماهنگ با سبک دنیای سینمایی مارول بررسی میکند. این سریال نشاندهنده این است که Disney+ فضایی برای آزمایشهای جسورانهتر و چالشبرانگیز مارول است. اما در حالی که کاوش آن در میراث استیو راجرز و نقش کاپیتان آمریکا نقطه برجستهاش است، بسیاری دیگر از خطوط داستانی و قوسهای شخصیتی آن از کمبود فضا و جزئیات رنج میبرند.
مینی سریال فالکون و سرباز زمستان در ۶ قسمت مخاطبانش را میخکوب کرد! بسیاری انتظار داشتند که فالکون و سرباز زمستان یک فیلم استاندارد مارول باشد که به ۶ بخش تقسیم و تبدیل به سریال شده است. اما پخش این سریال، حتی مخالفان این سبک را غافلگیر کرد. سم ویلسون و جیمز بارنر، کمیکهای فالکون و سرباز زمستان را با شاخ و برگ اضافی اما جذابی ترکیب کردهاند. داستان اصلی کتاب مصور به قدر کافی جذابیت داشت و حالا، موضوعاتی مثل نژادپرستی و رادیکالگرایی هم به آن اضافه شدهاند.
شخصیت سم ویلسون، با نقشآفرینی آنتونی مکی، مسیر دوست درگذشتهاش استیو راجرز را ادامه میدهد. همانطور که به خاطر دارید، آخرین اقدام استیو راجرز پیش از مرگش در Avengers: Endgame، انتقال سپر کاپیتان آمریکا به سم بود. رنگ پوست سم پیامدهای نگرانکنندهای برایش به همراه دارد. با اینکه نقدی که سریال فالکون و سرباز زمستان به نژادپرستی دارد چندان آکادمیک نیست، اما باید آن را بسیار قابل احترام بدانیم.

کاراکترهایی غنی اما کمرنگ
در حالی که فالکون قهرمان اصلی سریال است، اما او تنها نام حاضر در عنوان سریال نیست و باکی بارنز یا همان سرباز زمستان نیز در کنارش حضور دارد. اما علیرغم زمان زیادی که این کاراکتر را روی صحنه میبینیم، متاسفانه شخصیت سرباز زمستان در این سریال، مثل فالکون توانایی داستانگویی را ندارد. آنتوگونیست شخصی او، گذشته خودش است و در سریال بخشهایی را میبینیم که به این مورد پرداخته و از خساراتی که سرباز زمستان در زندگیاش به عنوان یک قاتل Hydra تجربه کرده میگوید. اما این لحظات اندک هستند و چندان به آنها پرداخته نشده، وگرنه میتوانستند عمق بیشتری از این کاراکتر را به نمایش بگذارد.
آنچه که واضح است، کمرنگ بودن کاراکتر باکی است. این موضوع در نقد و بررسی سریال فالکون و سرباز زمستان بسیاری از منتقدین به عنوان نقطه ضعفی بزرگ معرفی شده است. اینکه کاراکتر اصلی فیلم دیگری به شخصیت مکمل تبدیل شود هیچ مشکلی ندارد، اما نپرداختن به باکی واقعا سوالبرانگیز است. اندک لحظاتی که به بررسی آشفتگیها و اضطرابهای درونی این شخصیت میپردازد، واقعا اثبات میکند که او ارزش حضور پررنگتر در داستان را داشته است.
در این میان، دشمن اصلی باکی، یعنی هلموت زمو با همان نقش درخشانی که در Captain America: Civil War داشت باز میگردد. با ورود زمو به سریال، انتظار میرفت که جزئیات بیشتری از مسائل باکی در رابطه با گذشتهاش، به خصوص در ارتباط با زمو را شاهد باشیم؛ اما به جای مشاهده انتظاراتمان، فقط نوید ارائه اطلاعات بیشتر را شاهد بودیم. با توجه به پویایی فوقالعادهای که بین باکی و زمو وجود دارد، تقابلشان فرصت خوبی برای احیای سرباز زمستان بود که محقق نشد.

تفاوتهای سریال فالکون و سرباز زمستان با کمیک
سریال فالکون و سرباز زمستان در مقایسه با همتای کمیک خود تقریبا غیرقابل تشخیص است! اما تغییراتی که ایجاد شده با سبک فیلمهای مارول همخوانی بیشتری دارد. در سریال، شاهد صحنههای اکشن ابرقهرمانی بیشتری نسبت به کمیک هستیم که بیشتر مطابق با انتظارات طرفداران فیلمهای مارول است. اما بزرگترین تفاوت، تبدیل ردوینگ به یک هواپیمای بدون سرنشین است.
طرفداران فیلمهای مارول ممکن است اینکه ردوینگ در کمیکها یک شاهین واقعی است را باور نکند. ردوینگ در واقع پرندهای است که هنگام مبارزه با جرم و جنایت در خیابانهای آشفته هارلم، سم ویلسون را همراهی میکند. علاوه بر این، ردوینگ نقش پررنگی در تبدیل سم ویلسون به فالکون هم دارد. برخلاف شخصیت آنتونی مکی در سریال، در کمیکها این Red Skull بود که به عنوان بخشی از نقشه بزرگش برای شکست دادن کاپیتان آمریکا، قدرتهای خود را به سم ویلسون داده بود. همانطور که در شماره ۱۱۷ از کاپیتان آمریکا دیدیم، پرنده ردوینگ بود که ابتدا با انتقامجوی قرمز، سفید و آبی روبرو شد. در شماره بعدی هم نشان داده شد که Red Skull چگونه از مکعب کیهانی خود برای ساختن شخصیت ابرقهرمانی سم ویلسون استفاده کرد و به او توانایی برقراری ارتباط تلپاتیک با ردوینگ را داد. در واقع همین ارتباط ذهنی است که به فالکون و ردوینگ اجازه میدهد تا با در مبارزات با یکدیگر همکاری کنند.
شاید طرفداران کمیک این تغییر را نپسندند، اما حقیقت این است که استفاده یک ابرقهرمان از تجهیزاتی با فناوری پیشرفته در فیلمهای مارول باورپذیرتر از نوشتههای استن لی در دهه ۱۹۶۰ است. با اینکه ردوینگ به عنوان یک پرنده مهاجم در کمیکها بسیار کاراکتر محبوبی بود، اما اگر مارول در سریال آن را به یک هواپیمای بدون سرنشین تبدیل نمیکرد، نتیجه نهایی نامعقول و حتی تا حدی خندهدار میشد!

نقد و بررسی سریال فالکون و سرباز زمستان از نگاه منتقدین
«سریال فالکون و سرباز زمستان میتواند آغازی برای تولید مجموعههایی بیشتر باشد. به هر حال، این اولین باری است که ما قهرمانهایی را خارج از داستان کاپیتان آمریکا یا انتقامجویان میبینیم. بنابراین، تثبیت آنها به عنوان ابرقهرمانهایی مستقل اهمیت بسیار بالایی دارد. در این مجموعه، باکی در مسیر تاریکتری قرار دارد و مثل روح گمشدهای است که در دنیای مدرن میچرخد. او در طول مسیرش برای درک خودش و کنار آمدن با راز تاریک درونش تلاش میکند. کارگردان میتواست در چنین لحظاتی بیشتر بدرخشد و دنیایی قابل درکتر را برای این شخصیتها، خصوصا باکی ایجاد کند.»
دیوید کریگ از Radio Times
«سریال فالکون و سرباز زمستان به مسائل عاطفی و اجتماعی رسیدگی میکند. وقتی کمیکهای مارول، به فیلمهای مارول تبدیل میشوند نتیجه خوب از آن در میآید و فالکون و سرباز زمستان هم از این قاعده پیروی میکند. در حالی که شاهین و سرباز زمستان لحن پرشوری دارد، بینندگان میتوانند با شخصیتهایش ارتباط برقرار کنند. البته اکشنهای کافی و باکیفیت آن را نباید فراموش کرد. مارول در این سریال از یک خط داستانی جدید و جذاب که به صورت خاص برای تلویزیون طراحی شده، استفاده کرده است.»
تری ترنز از مجله The Gazette
«داستان باکی بسیار شبیه نمایشهایی است که مارول عموما نشان میدهد، اما این به معنای بد بودنش نیست. اگر باکی بارنز، مت مورداک و جسیکا جونز قرار بود در اتاق انتظار یک درمانگر همدیگر را ملاقات کنند، احتمالا متوجه اشتراکات زیادشان میشدند. من نقاط مشترک و تضادهای این دو وطنپرست را که سابقه جنگهای هرچند ناخواسته برای طرف اشتباه را در کارنامهشان دارند، بسیار جذاب میدانم. »
دنیل فینبرگ، Hollywood Reporter
برای مشاهده نقد و بررسی فیلم سینمایی، سریال و انیمیشنهای مطرح دنیا به صفحه نقد و بررسی مجله کمیکا سربزنید.
0 نظر ثبت شده