روث ور (زاده سال ۱۹۷۷ میلادی) پدیدآور، رماننویس، نویسنده، آموزگار، پیشخدمت، و کتاب فروش اهل بریتانیا است. عمده شهرت وی به سبب خلق رمانهای هیجانی و روانشناسی است. کتابهای مشهور وی عبارت هستند از در یک جنگل تاریک تاریک (۲۰۱۵)، زنی در کابین ۱۰ (۲۰۱۶)، بازی دروغ (۲۰۱۷) و همینطور مرگ خانم وستاوی (2018).
روث ور پس از کتاب “در یک جنگل تاریک تاریک” اثر جدیدش با عنوان “زنی در کابین ۱۰” را در سال ۲۰۱۶ به نگارش درآورده و به چاپ رساند. کتاب زنی در کابین ۱۰ محبوبیتی بیش از اثر اول روث ور در برداشت و در لیست کتابهای پرفروش دنیا و مهمترین آنها یعنی نیویورک تایمز قرار گرفت. منتقدان و دنبالکنندگان آثار ور سبک نوشتن او را با سبک آگاتا کریستی مقایسه کردهاند و مشابه دانستهاند.

زنانی که در زمان و مکان مناسب نیستند
شخصیتهای اصلی داستانهای ور را معمولا زنانی عادی تشکیل میدهند که به صورتی ناخواسته وارد ماجراهایی جنایی شده و روند داستان را به کلی تغییر میدهند. این کتاب یک نمونه کامل از ژانر هیجانی است و مخاطب را لحظه به لحظه پای اتفاقاتی خطیر مینشاند و ترس و وحشت را در اعماق وجود او تزریق میکند. داستان او روایتگر زندگی یک زن خبرنگار است که برای ارتقا شغلی تلاش میکند. او در این مسیر با پستیها و بلندیهای بیشماری روبهرو شده است. این رمان را میتوان یک رمان جنایی و در ژانر وحشت نیز محاسبه کرد.
زنی به نام لوبلکلاک خبرنگار خبرگزاری شتاب است و با یک فرصت ترفیع شغلی خوب مواجه میشود. او باید در این ترفیع شغلی در سفری دریایی به سمت قطبشمال برود. در این سفر او با چندین نفر از خبرنگاران دیگر نیز همسفر است. او یک شب در جریان قتل قرار میگیرد. و سعی میکند بقیه را از قتل شب گذشته مطلع کند. اما کسی حرف او را باور نمیکند و سعی میکنند او را دیوانه جلوه دهند اما او سرنخهایی را پیدا میکند که اثبات میکند که...
ترس و وحشت در کابین شماره 10
نویسنده بریتانیایی زنی در کابین ۱۰ در ژانر وحشت صاحب سبک بوده و به راحتی میتواند با متنهایش ترس و وحشت را به تن خواننده بیاندازد. در این رمان یک مفهوم روانشناسی استتار شده است و روثور سعی دارد به مخاطب خود ارزش داشتههایش را بچشاند. او در رمان و با تمام لحظات پرداخته و عجین شدهاش سعی دارد تا مخاطب را به یک نقطه عطف برساند و مخاطب بهتر بتواند پذیرای مفهموم گنجانده شده در کتابش باشد.
ور نه تنها از تکنیکهای روانشناسی در متن داستانهایش بهره میبرد بلکه از تکنیکهای غلط هم بیزاری میجوید. او در مواجهه با حملات ترس سعی میکند توصیههای مشاورش را عملی کند اما هیچ ثمری از آنها نمیبیند و در تمام داستان به مشاورش بد و بیراه میگوید. عکسالعمل او به گونهای نماد یک اعتراض است به مشاورانی که قادر به ارایه هیچ راهکاری برای درمان بیمارانشان نیستند و تنها نام مشاور را یدک میکشند.
مطلبی که در کل داستان میتوان به آن توجه نمود نوع خطکشیهایی است که بلکلاک در روابطش به آنها پایبند است. نویسنده در خلال داستان سعی دارد به نوعی شخصیتشناسی را چاشنی روایت کند. روث ور با توانایی بالای خود در حیطه روانشناسی، شخصیتها و رفتارها را بسیار موشکافانه بررسی میکند و تیپبندی شخصیتها و نوع نگاه شما را به جهان و آدمهای اطرافتان تغییر میدهد.

ورود به داستان با یک شوک
زاویه دید کتاب اول شخص بوده و نویسنده در ابتدا با یک شوک شما را وارد داستان میکند. شوک اول داستان ممکن است شما را به اشتباه به سمت داستانی متفاوت هدایت کند اما در حقیقت این یک نوع خوشآمدگویی به سبک این نویسنده ژانر وحشت و هیجانی است. این شوک به صورت یک حمله ترس تا انتهای داستان همراه شما و شخصیت اصلی خواهد بود.
شاید بتوان به آسانی این کتاب و این نویسنده را در رده نویسندگان پرقدرت در ژانر تریلر و وحشت دانست. جملات دقیق و توصیفات بهجا، گفتگوهای مختصر و موجز میان کاراکترها و… همه و همه نشاندهندهی میزان تسلط این نویسنده بر ادبیات و داستانپردازی است.
فضاسازی داستان به حدی قوی است که شما را وادار میکند صحنهها را از زوایای مختلف دنبال کنید. این توصیفات با کیفیت و جزیی، هر پاراگراف کتاب را همچون سکانسها و پلانهای یک فیلم امتیاز بالا کارگردانی میکند. داستان دارای ضربات پشت سر هم است و هیچ لحظهای را تلف نمیکند. در پس هر اتفاق رازی جریان دارد و مخاطب از اواسط کتاب و آشنایی بهتر با نویسنده تلاش میکند جزییات را فراموش نکند و به ذهن بسپارد.
موج حمله اتفاقات و خطراتی که بلک را تهدید میکند با جلو رفتن در داستان بیشتر و بیشتر میشود و جای نفس کشیدن به خواننده نمیدهد.
رمان پیشرو یک رمان کامل و دقیق در این سبک خاص است و نویسنده اثبات کرده است که میتواند ذهن مخاطب را به بازی بگیرد و اجازه هر حدس و گمانی را به او میدهد اما در نهایت تمام آنها را رد میکند. داستان به حدی فکرشده روایت میشود که خواننده را ترغیب میکند کتابهای قبلی و بعدی نویسنده را در لیست انتظار مطالعه خود قرار دهد.

شجاع ولی شکننده
لوبلکلاک شخصیت اصلی این داستان است. او زنی خبرنگار است و تنها زندگی میکند. در گذشته رابطه ناقصی را تجربه کرده اما در حال حاضر وارد یک رابطه جدید شده است. او مبتلا به نوعی افسردگی است و مصرف قرص و الکل بالایی دارد.
همه این چینشها در کنار هم نشان دهنده یک شخصیت آسیب خورده و آسیبپذیر است. او در قسمتهای مختلف داستان ازین موارد رنج میبرد و زندگیاش به سختی میگذرد. او نماد زنی مستقل اما آسیبپذیر است که در مواجهه با هجمهای از فشارهای روانی قرار میگیرد و باز هم تلاش میکند خودش با آنها مقابله کند.
بلکلاک در عین مشکلات روحی و مصرف الکل زنی شجاع نشان داده میشود که با مهلکترین اتفاقات روبهرو میشود اما از آنها موفق بیرون میآید.
ما در این رمان با انواع تیپهای شخصیتی روبهرو میشویم. از شخصیتهای خودخواه و خودرای تا افرادی ضعیف و ناتوان. روث ور به خوبی در شخصیتپردازیها نقش ایفا کرده است. کاراکترهای داستان از حیث ترکیبات درست و تنظیمات دقیق زمانی و مکانی بسیار قابل باور هستند و مخاطب به خوبی با آنها رابطه برقرار میکند.
تقابل غنی و فقیر هم در این رمان بسیار ظریف به چشم میخورد. شخصیت لرد بالمر نماد قشر مرفه و خدمه و کارکنان کشتی نماد قشر فقیر عنوان میشوند. آنها برای اینکه شغل و حقوقشان را از دست ندهند ترجیح میدهند از قتل اتفاق افتاده چشمپوشی کنند. شاید بتوان گفت نویسنده میخواهد این نکته را عیان کند که در پوششی از صداقت و با تسلط بر فقرا میتوان دست به هرکاری زد و موفق شد.

تصویر داستان بر روی جلد
جلد کتاب تماما مرتبط با اتفاقات داخل داستان است و بخشی از تصویرسازی داستان را به عهده گرفته است. تصویری گویا، که عینا گویای صحنههای هیجانانگیز رمان است. ترکیب رنگهای جلد را میتوان بسیار نزدیک به هم و بهطور تقریبی در یک پالت رنگی قرار داد. نشر نون همواره با جلدهایی جذاب و رنگهایی که هارمونی را رعایت میکنند بر تعداد مشتریهای ثابت خود افزوده است.
چند مرتبه اشتباه تایپی در متن کتاب دیده میشود که مانند سرعتگیر مخاطب را متوقف میکند و جلوی پیشروی سریع او را میگیرد. ابعاد کتاب و جنس خاص جلد صفحه با نگاه اول مخاطب را جذب میکند و از نظر روانشناختی تاثیر بسزایی بر انتخاب کتاب در ثانیههای اول دارد.
0 نظر ثبت شده