کتاب داس مرگ مجموعهاى فوقالعاده مهیج و جدید اثر نیل شوستِرمن، برندهى جایزهى کتاب ملّى آمریکا است که در آن دو شخصیت اصلی، «سیترا» و «روئَن»، درمییابند براى داشتن دنیایى بیعیب و نقص، باید بهاى سنگینى پرداخت. این مجموعهی علمی تخیلی که داستانش در آینده رخ میدهد، مفاهیم بسیار پیچیده و عمیقی همچون مرگ و زندگی، ارزش انساندوستی، گذشتن از خود و… را لابهلای پیچشها و کشمکشهای نفسگیر داستانی بیان میکند. از پیامهای مثبت کتاب داس مرگ میتوان به این نکته اشاره کرد که دانستن اینکه حیات فیزیکی ما محدود است، به زندگی ما معنا میدهد و مهربانی و دلسوزی از جاهطلبی و پیروزی ارزشمندتر است.

در ستایش میرایی بشر
داس مرگ اثری فانتزی است در ستایش میرایی بشر. کتاب به این حقیقت اشاره میکند که جاودانگی، آنچه برای قرنهای متوالی رویای بشریت بوده، چگونه میتواند آرامش زیستن را از او برباید. انسان جاودان هرگز طعم گس امید و انگیزههای زندگی را نخواهد چشید و اهمیت زمان را درک نخواهد کرد.
فلسفه وجودی مرگ و خطر نابودی، علاوه بر کنترل جمعیت انسانها، به قدری ارزشمند است که معنا بخش هنر و فرهنگ در دورههای مختلف تاریخ بوده است. از این رو، عاشقانههای کهن و بومهای نقاشی به یادگار مانده از دوران میرایی، تنها منابعی هستند که داسهای کهن برای درک بهتر احساسات انسان به آنها رجوع میکنند.
بشر زامبی
پیشرفت و تکنولوژی، از بشر زامبیهایی ساخته که ارزش زندگی را درک نمیکنند. انسان در این عصر به هر آنچه میخواهد میرسد و هیچ جایگاه اجتماعی و علمی در میان افراد جامعه تعریف نشده است. همچنین زمان مفهومی فراموش شده است و افراد با اختیار خود میتوانند به سنین جوانی بازگردند و به اصطلاح “ورق را برگردانند”.
خوی ناپسند آدمی در همین جهان آرمانی و در قلب رفاه و صلح همگانی، بار دیگر بیدار میشود و جهان را به آشوب میکشد. شعله ور شدن میل به قدرت، شهرت و شکست ناپذیری در نسل جوان، نوید آینده خطرناکی را برای جهان پسامیرایی میدهد.

انسان عامل انحطاط جهان
شوسترمن داس مرگ را برای این بروی کاغذ آورده است که بگوید؛ در هر عصر و دورهای، همواره انسان است که جهان را به انحطاط میکشاند. فرقی نمیکند در جهان فانی کنونی باشد یا دنیای جاوید آینده، حکومت به دست انسانها باشد یا افسارش را هوش مصنوعی بدست گرفته باشد. بازهم این انسان است که با تصمیمات خود به بشریت آسیب میرساند و جهان را ویران میکند. تنها سپر دفاعی این ویرانی پایبندی بیقید و شرط به اخلاق است.
روایت هیجان انگیز کتاب و حوادث غیرمنتظرهای که یکی پس از دیگری رخ میدهند، نمیگذارند کتاب را زمین بگذارید. اما علیرغم این تعاریف، جهان مخلوق شوسترمن بینقص نیست و در پایان نخستین کتاب، بسیاری از سوالات ذهن خواننده را بیپاسخ باقی میگذارد. سوالاتی نظیر این که، چه بر سر ادیان آمده و انسان فطرتا خداجو، چگونه نیاز به معبود و پرستش را در وجود خود خاموش کرده است؟
دین و مذهب در جهان شوسترمن به جامعه کوچکی از مردم محدود میشود که سعی در پرستش آواها دارند و آیین و اعتقاداتشان تنها مجموعهای از آیینهای مذاهب گذشته است. برای انسان امروز، که غالبا مرگ را پدیدهای طبیعی اما امری الهی میداند؛ پذیرش فرضیههای کتاب آسان نخواهد بود. از این رو فتح مرگ در دنیای پسامیرایی را می توان در تضاد با اندیشههای مذاهب جهان دانست.

تجلی عشق و انسانیت در کتاب داس مرگ
داستان کتاب داس مرگ، روایت تجلی عشق و انسانیت در جهان مدرن و تقابل اخلاق و قدرت است. سیترا و روئن در قلب ماجراهای کتاب قرار دارند و در مسیر داس شدن همسو با تغییراتی که در جامعه پدید میآید، حرکت میکنند. آموزش زیر نظر اساتید کهن شخصیت آنها را به خوبی پرورده است. گذر زمان و تمرینها آن دو را بهم پیوند میدهد و سپس اتفاقی ناگوار آنان را از هم جدا میکند. پس از آن هردو راههای متفاوتی را پی میگیرند. مسیرهایی که در نهایت به یک ایستگاه ختم میشوند و آن دو را مقابل یکدیگر قرار میدهند. همان جایی که باید میان ابراز عشق و نجات اخلاقیات یکی را انتخاب کنند.
نظریه خوشه چینی
کشتن انسان و گرفتن جان او در جهان جدید به خوشه چینی معروف است. گویی که تغییر نام قتل توجیهی برای موجهکردن آن است. در قاب دیگری از داستان شاهد تحولاتی در شیوه خوشه چینی داسها هستیم. تحولاتی که منشا شکافی بزرگ میان اساتید گارد کهن و داسهای جوانتر هستند. گروهی از داسها ظهور میکنند که از کشتن افراد لذت میبرند و وجدان را در وجود خود به قتل رساندهاند.
داسهای کهن با آن که سابقه طولانیتری در گرفتن جان انسانها دارند اما هنوز هم به این کار عادت نکردهاند. به هنگام خواب کابوس میبینند و در بیداری در تلاشاند تا کمترین درد و رنج را به بشریت وارد کنند. در مقابل، داسهای جوان شیفته شهرت و جلوهگری شدهاند و چنان وحشیانه وظیفه خود را به انجام میرسانند که قتل عامهایشان نقل زبانها شده است.

روئن و سترا؛ با هم اما از دنیایی متفاوت
روئن برآمده از خانواده پرجمعیتی است که حضورش در آن گم شده است. او نه تنها در خانه بلکه در مدرسه نیز نادیده گرفته میشود. تا اینکه با حضور یک داس در راهروهای مدرسه ورق برگردانده میشود. روئن به یکباره از برزخ بی تفاوتی به جهنم منفور بودن سقوط میکند.
سیترا اما فرزند بزرگ خانوادهای صمیمی است که همراه برادر کوچکترش بن در کنار پدر و مادرشان زندگی میکنند. این بار هم با پیدا شدن سروکله یک داس سر میز ناهار، زندگی سیترا دستخوش تغییر میشود و برگ جدیدی از زندگی او ورق میخورد.
داس فارادی، بعنوان یکی از داسهای گارد کهن، تمام تلاشش را میکند تا در حرفهی خطیری که دارد، هرگز از اخلاقیات فاصله نگیرد. او پس از ملاقات با سیترا و روئن آنها را برای کارآموزی برمیگزیند و بی آنکه بداند به میدان بازی مرگ و زندگی میکشاند.
قدرت یک داس
داسها زیر نظر داس شهر فعالیت میکنند. در جامعهای که تحت کنترل ابرتندر نیست و به دست انسانها هدایت میشود. داس بودن مستلزم پیروی از قوانین خاصی است. قوانین و قواعدی که در تلاش است تا میل کشتن را در داسها کنترل کند و خوشه چینی را برای افراد تشنه به تفریح مبدل نسازد. با این حال همیشه انسانهایی هستند که برداشت متفاوتی از قوانین دارند و آنها را به نحوی دور میزنند که به دست گروههای نظارتی نیفتند.
پرچالشترین روایت داس مرگ، داستان زندگی روئن است. بن بستهای اخلاقی که در مقابل او پدیدار میشوند و تلاشی که برای محصور ماندن در میان مرزهای انسانیت دارد؛ از او فردی با اراده ای میسازد. جوانی که 180 درجه با نوجوانی که فارادی را در راهروهای مدرسه دیده بود تفاوت دارد.
سیترا مغرور است و بزرگترین چالش برای او دلباختن به روئن و قبول احساساتی است که یکی پس از دیگری بر او وارد میشوند. عشق، مسئولیت و شجاعت، چیزهایی است که او را در مدت زمان کوتاهی به یک کارآموز مجرب تبدیل میکند. سیترا در تنگناهای داستان چنان هوشمندانه عمل میکند که نه تنها جان خود، بلکه جان اطرافیانش را نیز نجات میدهد.

کتاب داس مرگ مهیج و در بر گیرنده آرزوهای بشری
کتاب داس مرگ روایت جهانی است دربرگیرنده آرزوهای بشری. جهان به آرمان شهری بدل شده که از زیر یوغ حکومت انسان بیرون آمده و افسار آن به دست یک هوش مصنوعی به نام ابر تندر افتاده است. انسان مدرن با دست یابی به تمامیت علم، بر درد و جنگ و بیماری فائق آمده و مرگ را نیز فتح کرده است. در نتیجه با حذف مرگ رشد جمعیت جهان از کنترل خارج می شود و بشر با درک دوباره ضرورت آن، به قوانین گذشتگان باز میگردد.
کتاب در عین داستان مهیج و پرکششی که دارد مفاهیم عمیقی را نیز در خود گنجانده است. همین امر دلیل بسیار خوبی است تا درباره قرارگیری آن در میان کتابهای مناسب برای گروه سنی نوجوان (+12) تجدید نظر شود. روایتهای داستان خشن است، همچنین پشتکردن به ادیان و به تصویر کشیدن مرگ بعنوان امری که تحت کنترل انسان است، افکار خواننده نوجوان را به چالش میکشد و ممکن است او را به تفاسیر اشتباه بیندازد.
فضاسازیهای کتاب باورپذیر است و خواننده را به راحتی به جهان نویسنده میکشاند. همچنین پایانبندی کتاب اول، قدرت کافی را برای ترغیب خواننده به شروع جلد دوم کتاب دارد. ترجمه نیز خوشایند است و آرزو مقدس با ترجمه داس مرگ اثر خوبی را به کارنامه خود افزوده است.
0 نظر ثبت شده