مانگا دفترچه مرگ (Death Note) نمایشی از عدالت انسانی است که اگر گریبان دنیا را بگیرد جهنم سوزانی را برپا خواهدکرد. اثر در کشاکش داستان معمایی خود، خواننده را با عواقب خواستههای به ظاهر حقگرایانه و عدالت طلبانهاش روبهرو میکند. آری، جایی که چشمان قدرت نوری از تکبر را میتاباند، قربانگاه انسانیّت مشق میشود. مانگایی که صفحههای آن میفهماند انسان نمیتواند قاضی الهی باشد.

جایی بین بهشت و جهنم
ریوک هشدار میدهد: “کسی که صاحب دفترچه میشود و نامی داخل آن مینویسد به بهشت یا جهنم نمیرود.” و این تولد یک خدای زمینی است، ریوک میخواهد بداند انسان تا کجا پیش میرود و با دیدن لایت که بیهیچ مکثی، به دلیل تکبرش، این پیامد دهشتناک را میپذیرد و حتّی پرسشی از این سرنوشت نامعلوم ندارد؛ به یقین میرسد که “انسان موجود جالبی است.”
موجودی که حاضر است به خاطر باورهایش همه چیز، حتی خودش را قربانی کند! در جای دیگر پدر لایت میگوید: “خوشبختی که از مرگ دیگران حاصل شود، بدبختی است.” او هم مستقیماً به پسرش تذکر میدهد که مدینه فاضله بر پایهی خون و قساوت بنا نمیشود و هدف، توجیهی برای وسیله نیست. نکتهای که جا میماند پاسخ به این پرسش است: عاقبت، لایت به کجا رفت؟ آیا به پوچی پیوست و یا ارزشهای داستان، او را با عواقب کارش روبهرو کرد؟ آیا مرگ یاگامی لایت تنها سزای او بود؟ قاضی رفتار او چه کسی خواهد بود؟
هدف لایت
هدف لایت در مانگا دفترچه مرگ پاک کردن این دنیا از بدیها بود و زمانی که برای ریوک طریقه دستیابی به آن را شرح داد، با تذکر قابل توجهی روبهرو شد که اگر اندکی به دور از تکبّر، تأمل میکرد در چاه تصمیماتش گرفتار نمیشد: “اگر تمام آدمهای بد را هم کشتی، این تو هستی که آدم بد داستان خواهی بود!” این سخن، چراغی را در ذهن میافروزد که روشن میکند “انسان تنها به اشتباه دیگران توجه دارد، از اعمال خود غافل است و حتّی اگر به آنها آگاه هم باشد توجیهی برای خطاهایش خواهد یافت.”
شروع داستان از خستگی تکرارها نشأت میگیرد؛ فشار روزمرگی در دنیای شینیگامیها ریوک را به زمین میآورد و او با رها کردن دفترچهاش در دنیای انسانها نظم زمین را برهم میزند و لایت هم که از شنیدن اخبار ناراحت کننده جرم و جنایات خسته شده به استفاده از این دفتر ترغیب میشود، اما اگر لایت یا آنها که از پلیدیهای این دنیا خسته شدهاند در پی علّت آنها باشند و بی آن که صورت مسئله را پاک کنند به حل ریشهای مسئله بپردازند، دنیا مکان بهتری برای زندگی خواهد شد.

ایدهای جسورانه برای دفترچه مرگ
ایده زیبا و جسورانه نویسنده مانگا دفترچه مرگ بیشک باعث گیرایی داستان شده است، امّا این ایده به شیوههای بهتری امکان پرداخت داشت، اینکه داشتن دفترچه مرگ چگونه میتواند بر پیچیدگیهای ذهن و زندگی یک شخص تأثیر بگذارد و تا چه میزان او را متحوّل کند. قطعاً سؤال بزرگ و مهمی است که شاید بیجواب میماند؛ چه یاگامی لایت و چه میسا گویا برای داشتن این دفترچه خلق شدهاند و شخصیّت و نحوه رفتارشان پس از استفاده از دفترچه تغییری نمیکند.
حذف ال از داستان و جایگزینی آن شک گذرایی برای سیر آن محسوب میشود. او پسربچهای است که از لحاظ شخصیتی هنوز نمیتواند به اندازه ال خواننده را راضی کند و ناگهان به عنوان جایگزین ال معرفی میشود!. گویا صفی از کاراگاهانی با خصوصیات عجیب و خاص هستند که به محض حذف یکی، دیگری جایگزین میشود! این هم برای خود شخصیّت و هم شخصیّتهای پیش از او به نوعی کم اهمیّتی قلمداد میگردد. شاید اگر شخصیّت ان و ملو کمی زودتر در داستان نمایان میشدند، خواننده راحتتر با آنها کنار آمده و قهرمانی آن را میپذیرفت.
دوست قهرمان و ضدقهرمان
دوستی دو شخصیّت ال و لایت بسیار جالب توجه است. اینجای مانگا دفترچه مرگ دقیقاً مکان به رخ کشیدن هوش و استراتژیهای قوی این دو شخصیّت است؛ امّا متأسفانه میبینیم که این سیر داستان گذراست و توقعات خواننده را از هیجانهایی که انتظارشان را میکشد برآورده نمیکند. یعنی اگر این یک چالش موش و گربهای است پس در رویارویی این دو کاراکتر کمکاری شده و بهتر بود رابطه این دو عمیقتر شکل بگیرد.
علّت دیگر برای برقراری این دوستی میتوانست شباهتهای ال و لایت باشد؛ هر دو کاراکتر از هوش بالایی برخوردارند و هر دو میخواهند جهان را به جای بهتری تبدیل کنند اما روشهایی متفاوت را برمیگزینند که دیکته سرنوشتشان است، آنها یکدیگر را به چالش میکشند و گاهی حتّی از این بازی لذّت میبرند ولی رابطهای مانند بتمن و جوکر را میان آنها نمیبینیم؛ در حالی که بیشتر از آنها نقاط مشترک دارند.
نقل داستان از زبان شخصیّت منفی و وادار کردن خواننده به درک دنیای او روش جالبی است که اثر نویسنده نابغه دفترچه مرگ را از دیگران متمایز میکند.

نبرد لایت و ال
یاگامی لایت: پسری نابغه است که دنیای اطرافش را فاسد میداند و هوش و توانایی بالایش او را به فرد متکبری تبدیل کرده است که به هنگام دستیابی به دفترچه مرگ ایمان میآورد که تنها او میتواند با اصلاح جامعه انسانی، خدای شهر خود باشد و تصمیمات او بیهیچ شکی برای ساختن دنیایی بهتر کارساز است. لایت که از شکست متنفر است و حس پیروزی طلبی قوی دارد میخواهد که مردم او را با عنوان عدالت (Justice) بشناسند امّا آنها او را با نام مستعار کیرا به معنای قاتل، که از واژه (Killer) در زبان انگلیسی مشتق شده است، میشناسند.
هر چند تفاوتی نمیکند عادل یا قاتل، او به کارش ادامه میدهد تا زمانی که مرگ، او را به آغوش میکشد. پدر لایت، سویچیرو، رئیس کارگروه آژانس ملّی پلیس برای دستگیری کیرا است. مادرش، ساچیکو، زن خانهدار است. خواهر جوانش، سایو، به عنوان یک فرد شاد و فاقد علم عمل میکند.
کاراگاه مخفی بین المللی
ال لاولیت: پسری نابغه که به کاراگاه مخفی بین المللی معروف است، شخصی که چهره و نام اصلیاش را کسی نمیداند؛ امّا راهحل نهایی پروندههای مشکل قلمداد میشود. ال شخصیّت خاصی دارد، در زمان نشستن پاهایش را درون شکمش جمع میکند، لباس سفید و تمیز میپوشد و خیلی زیاد شیرینی میخورد. او در تلاش برای پیدا کردن مجرم در پرونده کیرا یقین پیدا میکند که هویّت متهم اصلی، یاگامی لایت است؛ امّا در راه اثبات آن، جان خود را از دست میدهد.
ریوک: یکی از شینیگامیهای دنیای مردگان است که نقش فرشته مرگ را بازی میکند. او برای سرگرمی دفترچه خود را به زمین میاندازد و پس از آن لایت را زیر نظر میگیرد تا بیشتر با انسانها و پیچیدگیهای آنها آشنا شود. ریوک علاقه خاصی به سیب دارد که این ویژگی او میتواند طعنهای به نخستین خطای انسان و رانده شدن او از بهشت باشد. انگار با هر سیبی که او میخورد یک بار در ذهنش مرور میشود “باز هم این انسان احمق مرتکب اشتباه شد!”

دفترچه مرگ نمونه موفق طراحی در ژانر شونن
مانگا دفترچه مرگ را میتوان به عنوان طرّاحی موفقی در سبک شونن معرفی کرد؛ چرا که برای طرح هر کاراکتر ویژگیهای شخصیّتی او نیز در نظر گرفته شده و در عین حال بسیار دقّت شده تا به مرز سنین وارد نشود.
کاراکتر ریوک با الهام از راکاستارها طراحی شده هر چند بهتر بود که اعتراف میکردند ریوک یک متالهد واقعی است! حقیقتاً میتوان او را همچون راک استارها شخصیّتی آزاد، جذّاب، از طرفی ترسناک، گاهاً عجیب و کنجکاو دانست. شاید تنها کمبود در طرّاحی ریوک یک گیتار الکتریک مدل بیسیریچ یا التیدیآیکس فیفتی است تا او را به یک شخصیّت سرگرم کننده در عین حال عمیق و جالب تبدیل کند.
طرّاحی شخصیّت لایت از شخصی باهوش که همواره و همه جا رتبهی اوّل است الهام گرفته شده، هر چند که او ذات سرکشی دارد؛ بنابراین لایت را در هیچ جا با شلوار جین نمیبینیم. شاید اگر طرّاح کمی به ذات سرکشش توجه میکرد و یا روند قصّه کمی از ظاهرسازی او میکاست، شاهد ظاهر متفاوتتری از لایت بودیم.
ال جزئینگرترین شخصیّت قصّه
فاکتورهای زیادی در طرّاحی ال رعایت شدهاند امّا شانهی افتاده، موهای در هم ریخته و لباس گشاد با کبودی زیر چشمش شخصیّت شلختهای را در ذهن متبادر میکند. در حالی که ال شخصی به شدّت تمیز و منضبط است که وسواس او از پیچیدگی ذهنش نشأت میگیرد. ال جزئینگرترین شخصیّت قصّه است؛ بنابراین بیتوجهی به توضیح استایل خاص او خواننده و بینندهی صفحات را به اشتباه میاندازد.
جایی از داستان ال با لایت شروع به بازی تنیس میکند و در این کار هم خبره است؛ امّا با فرم بدنی که از ال در داستان تعریف شده، بازیکن تنیس بودن، آن هم در این سطح، کمی نامتناسب به نظر میرسد. در عین حال اگر بخواهیم ال را صرفاً شخصیّتی متفکّر بدانیم که شبانه روزش را به طرح استراتژیهایش میگذراند دیگر شانه خمیده یا کبودی زیر چشم دور از انتظار نخواهد بود.
0 نظر ثبت شده