داستانی با الهام از داستانهای مسیحی و اساطیر یونان، روم و بریتانیا
ماجرای نارنیا شامل هفت کتابِ مستقل به نامهای: شیر کمد و جادوگر، شاهزاده کاسپین، سفر کشتی سپیده پیما، صندلی نقره ای، اسب و آدمش، خواهرزاده جادوگر و آخرین نبرد است. رمانهایی تخیلی برای گروه سنی نوجوانان که کارگردانان متفاوتی با الهام از این مجموعه فیلمهای سینمایی بسیاری ساختهاند. داستان تخیلی نارنیا با الهام از داستانهای مسیحی و داستانهای اساطیر یونان، روم و بریتانیا نوشته شده است.
داستانی خلاقانه که هدف اصلیاش نشان دادن نبرد بین نیکی و بدی، پیروزی خیر بر شر، ترویج مهربانی، خانواده دوستی، شجاعت و وقار است. اثری ضد جنگ که در پس داستان خود به کودکان دوستی با حیوانات و بخشش را میآموزد و احساس ارزشمند بودن حتی در لحظاتی سخت مانند جنگ را به آنان یادآوری میکند.

نارنیا زاییده تخیلات هر یک از ما
داستان نارنیا: شیر، کمد و جادوگر زاییده تخیلات زیبایی است که هر انسانی در هر سنی میتواند با روایت آن همراه شود. قطعا همهی ما در سنی مشخص به دنبال سرزمینی بودیم جادویی که بتوانیم با حیوانات صحبت کنیم موجودات خیالی را ببینیم و با آنها دوست شویم.
بسیاری از فرهنگها شیر را سلطان جنگل میدانند و در تمامی داستانهای کودکانه شیر اقتدار و قدرتی دارد که در میان حیوانات دیگر او را برتری میبخشد، پس بدیهی است در سرزمین جنگلی نارنیا اصلان سلطان جنگل باشد. اصلان در زبان ترکی به معنی شیر است، سی اس لوئیس سعی داشته در داستان خود به اقوام زیادی اشاره کند. برف و یخبندان نیز نمادی از سردی و پلیدیاست زمستان فصلی که درختان خشک شده و حیوانات زیادی به خواب زمستانی میروند کمبود غذا و نبود نور گرما بخش خورشید عامل کوچ و یا مرگ آنان میشود.
همینطور یادآور عصر یخبندانی است که موجب انقراض نسل بسیاری از گونههای جانوری شد، نویسنده با این تصویرپردازی مانند بسیاری از داستانهای دیگر که شهر یا کشوری درگیر ظلم در سرما و یخبندان گرفتار شده نارنیا را نیز گرفتار زمستان کردهاست.

لوسیانو به معنی نور
لوسی دختر بچهای است که زودتر از باقی خواهر و برادرانش وارد سرزمین نارنیا میشود، کلمه لوسی خلاصه شدهی اسم لوسیانو به معنای نور و روشنایی است با توجه به اینکه اتفاقات فیلم در زمان جنگ جهانی دوم رخ میدهد و کودکان در دنیای خیالیشان حتی با حیوانات دوست میشوند تا در مقابل پلیدی بایستند پس لوسی نماینده ی نسل آیندهای است که میتواند از جنگ گذشته و با دوستی، مهر و عاطفه خود نور و روشنی را به این زمین آورد.
دنیای حقیقت و دنیای ارزش میتواند از هم جدا باشد، نارنیا دنیایی حقیقی نیست اما دنیایی مملو از ارزشها است ارزشهایی انسانی که هر کدام از این کودکان گوشهای از آن را به نمایش میگذارند.
ادموند پسری که اخلاقهای ناپسندی مانند دروغگویی دارد اما از کارهای بدش پشیمان میشود، لوسی دختری که به واسطه مهربانیاش امیدی را به دنیای سرد و یخ زدهی نارنیا وارد میکند، سوزان دختری با وقار که حامی خواهر و برادر کوچک خود است و پیتر که با همان سن و سال کمش در نبود پدر و مادر، خود را مسئول رفتار خانوادهاش میداند. قطعا نارنیا برای هر فردی میتواند آموزنده و تاثیرگذار باشد. همچنین یکی از نکات مثبت اثر این است که گروه سنی خاصی را برای نشان دادن ارزشهایش شامل نمیشود.

سینما تماما آن چیزی است که بر روی پردهی نقرهای میبینیم
فیلم در پرداخت موجودات خیالی (آنطور که بتواند به دل مخاطب با هر سن و سالی بنشیند) بسیار خوب عمل کرده است. دقت کنید به اندام و بدن آقای تامنوس با بازی جیمز مکآووی، پاهایی پوشیده از پشم بز و سُم اما نیم تنهی بالایی پوششی از پوست و موی انسان. همچنین رفتار خاص او و ادا و اطوار نیمهحیوان گونهاش (آنطور که پاهای پوشیده از برف خود را هنگام ورود به خانه میتکاند بسیار جذاب با نمک و دیدنیست)
همچنین شخصیت بدجنس ملکهی برفی، برای اغفال ادموند (به غذا و نوشیدنی پناه میبرد) قطعا در زمان جنگ انسانها بیشتر از هر چیزی نیازمند غذا هستند کمبود غذا خود مصیبتی است، پس برای اغفال پسر بچهای بازیگوش پیشکش کردن راحت الحلقوم و نوشیدنی گرم شیرین میتواند بسیار کارساز باشد. همچنین وعده مقام و جایگاه، مهم نیست انسان در چه سنی باشد بلکه وعده ها بر روی او بسیار تاثیرگذارند.
نکته جالبتر از به وجود آمدن خوراکی از یک قطرهی جادویی میتواند پدید آوردن ظرفی از برف باشد؛ ملکه آنقدر به فریب ادموند خوب اندیشیده که خوراکی خوشمزه را همراه با ظرفش تقدیم او میکند. پرداختن به جزئیات در فیلم نارنیا یکی از دلایل مسلم موفقیت آن است.
قطعا میتوان هر اثر تخیلی را با پرداختن به نمادگراییهای بی مورد به سمت وسوی بدی کشاند اما سینما تماما آن چیزی است که بر روی پردهی نقرهای میبینیم. مجموعهی نارنیا تنها یک اثر هوشمندانه برآمده از ذهنی خلاق است که دیدنش برای هر سنی لذت بخش و مفرح مینماید.
0 نظر ثبت شده