فیلم آیلا دختر جنگ که به مناسبت سالگرد دوستی و برادری کره و ترکیه منتشر شد برای اولین در ترکیه و در سالن تئاتر سینمایی grand pera emek به نمایش در آمد. مستندی که پیش از این درباره آن حرف زدیم با تحقیق دو روزنامهنگار و تلاشهای پی در پی آنها برای پیدا کردن آیلا ساخته شده است. فیلم آیلا دختر جنگ در مجموع فیلمی است خانوادگی و به عنوان یک اثر سینمایی قوی نمیتوان از آن انتظار داشت.
فیلمی که آنقدرها حرفی برای گفتن ندارد جز تمام حرفهای تکراری و کلیشهای که پیش از این آثار زیادی درباره جنگ زدهاند. با این حال رابطه پدر دختریِ آیلا و سلیمان آن محرکی است که شما را تا انتها نگه میدارد تا سرنوشت این دو نفر را بفهمید. مخصوصا از آنجا که فیلم براساس داستانی واقعی است مخاطب بیشتر ترغیب میشود بداند آیا این دو نفر باز هم یکدیگر را پیدا میکنند یا نه.

حرفهای تکراری درباره جنگ
مشخصا فیلم مضمونی ضد جنگ دارد ولی حرف جدید یا ویژهای برای زدن در این مورد ندارد. چند صحنه خاص وجود دارد که به این هدف فیلم اشاره میکند اما همانها هم آغشته به کلیشه و تکرارند. سربازان مهربان و عاشقی که برای کمک به دیگران خانه خود را رها میکنند و یکی از آنها (سلیمان که نقش اول است) حتی مورچهها را هم نمیکشد و برایشان شکر میریزد. او با چنین قلب رئوفی قصد دارد در کشور دیگری بجنگد. اینجا همان کلیشه اول اتفاق میافتد.
فیلم درواقع اصرار دارد وقتی دارد زندگی این سربازان را نشان میدهد اثبات کند که آنها انقدر سفید هستند که حتی هدفشان در جنگ هم شریف و خوب است. شاید تنها مضمونی که در فیلم به زیبایی به آن پرداخته شده است این است که عشق بی حد و مرز است و نداشتن روابط خونی یا اختلافات فرهنگی مانع آن نیست. همین حس پدرانه و پر از عشق سلیمان به آیلا چیزی است که مخاطب را تا انتها ثابت نگه میدارد.

خرده پیرنگهای رها شده در داستان
داستان در نیمه اول فیلم روایتی منطقیتر و واقعگرایانه دارد و در نیمه دوم و بعد تا انتها به شدت افت میکند و دیگر از فرم داستانی اولیه خود خارج میشود. در واقع از واقعیت به سمت کلیشه و قهرمانپروری سوق پیدا میکند. حتی روایتهای بیموردی در فیلم وجود دارند که صرفا رشادت و شجاعت تیپ سلیمان را نشان میدهند و از هدف اصلی فیلم آیلا دختر جنگ دور شدهاند.
بعضی از داستانها نیمهکاره رها میشوند و انگار پایانی برای آنها وجود ندارد. مثلا جایی که سرگروهبان مسعود از کمونیسم دفاع میکند بعد از آن نه دلیل این حرف را میفهمیم نه روایت ادامه پیدا میکند. داستان دیگر وقتی است که سلیمان در چنگ عدهای از مردم و چینیها گرفتار میشود و علی و صادق برای نجات او میآیند. باز هم توضیحی درستی درباره علت ماجرا نداریم. گرفتار کردن سلیمان چرا باید مهم باشد؟ چرا سلیمان و علی درباره اتفاقی که افتاده به فرماندهشان چیزی نمیگویند؟
رفتار عجیب و دور از ذهن چند شخصیت از جمله صادق هم به ابهام فیلم دامن میزند. در مجموع ضعفهای داستانی فیلم آیلا دختر جنگ به همین یکی دو مورد محدود نمیشود و همین بسیار سطح فیلم را پایین آورده است. طولانی بودن فیلم و بیمورد احساسی کردن همهچیز در این فیلم مانند خیلی از فیلمهای ترکیهای به محتوای اثر آسیب زده است. آیلا دختر جنگ میتوانست خیلی کوتاهتر و مفهومیتر باشد و در دقایق کمتری حرف خود را بزند.

شخصیتهایی که نیستند
شخصیتهای زیادی در فیلم حضور دارند ولی بیشتر اوقات وقتی با آنها طرفیم که یک صحنه احساسی یا کمدی در حال رخ دادن است. در واقع غیر از خود سلیمان شخصیتپردازی خاص دیگری وجود ندارد. هر شخصیت مخصوصا در بین سربازان ویژگیهای منحصری دارد که بتوان با اشاره به آنها او را توصیف کرد اما این موضوع از توصیف فراتر نمیرود و عمیق نمیشود. در مجموع میتوان گروه سربازانی که در طول فیلم حضور دارند را مردانی با قلبهایی رئوف و اهدافی شریف دانست.

فیلمی در حد سرگرمی بعدازظهری
شاید فیلم در محتوا و داستان ضعیف عمل کرده باشد و در حد یک سرگرمی دورهمی و برای اوقات فراغت خوب باشد اما از لحاظ بصری حرفهایی برای زدن دارد. صحنهها ابدا خستهکننده نیستند و با این که اکثر داستان در فضای جنگ اتفاق میافتد اما رنگبندی و طراحی صحنه تنوع دارد. البته این تنوع به فیلم ضربه نزده و حداقل نیمه ابتدایی آن روایتی سیال دارد که بیشتر آن را مدیون نوع فیلمبرداری، طراحی صحنه و موسیقی نسبتا خوبی است که دارد.
نماهایی که از درگیری و جنگ وجود دارد شاید یکی از ضعفهای فیلم آیلا دختر جنگ است. اثر در قسمتهای اکشن خوب عمل نکرده است و بیشتر حالتی تصنعی دارد و انگار ماکتی از یک جدال را تماشا میکنید نه تصویری از یک درگیری واقعی. با تمام اینها چیزی که از ناتوانی محتوا میکاهد همین تنوع صحنهها، رنگهای متناسب و فیلمبرداری خوب است. درنهایت فیلم آیلا دختر جنگ اثری است که برای یک بار تماشا کردن فیلم خوبی است. میتوانید از یک رابطه پدر دختری در خلال وقایع ناراحتکنندهای مثل جنگ احساساتی بشوید و لذت ببرید.
0 نظر ثبت شده