والئی شاهکار پیکسار
انیمیشن والئی را میتوان به عنوان شاهکار پیکسار معرّفی کرد. در این انیمیشن 98 دقیقهای که ردهبندی سنی G را دارد، پیامهایی دریافت میشود که برای سنین مختلف قابل فهم است مثلاً مضمونهایی از جمله نابودی و انهدام حیات و نسل بشر. پیام اصلی این انیمیشن محیط زیست و حفاظت از زمین است؛ زیرا کره زمین تنها خانهی بشر است. در کنار این پیام، ما شاهد مصرفگرایی نیز هستیم.
نمادهایی را به وضوح میتوانیم در اثر تشخیص دهیم؛ مانند آن گیاه نادر که نماد حیات است و یا انسانهای فربه که نماد تنبلی هستند. انیمیشن توانایی این را دارد که مخاطب میتواند احساسات دو ربات را کاملاً حس کند، هر چند که ما میدانیم رباتها احساسات ندارند و این امر را باید قدردان کارگردان این فیلم باشیم که به قول خودش (والئی را با عشق ساختیم).
دنیای والئی با توجه به تکنولوژی و صنعت مصرفگرایانه امروز، قابل تصور است. حتّی ممکن است زودتر از 700 سال، زمین به شکلی دربیاید که والئی مجسم کرده است. در این اثر ارجاعهایی به 2001 ادیسه فضایی، بیگانه، جنگ ستارگان و … را میتوان مشاهده کرد.

داستانی ساده ولی ماهرانه
انیمیشن والئی هم مانند دیگر اثرهای پیکسار، از پالت رنگی روشن در ساختش استفاده شده است. تنها نکتهای که این اثر را با دیگر آثار متمایز میکند، شوخطبعی شخصیّتها و فیلمنامه حساب شده است. در داستان این اثر به معیار اولیه والت دیزنی برمیگردیم که این معیار، سادگی و خلاصه کردن پیچیدگیهای رفتاری انسانها میباشد تا این ویژگی خلاصه شده به کارکترهای مختلف جان ببخشد.
والئی در مقایسه با دیگر پروژههای اندرو استانتون، شامل ایدههای بسیار جالب و صحنههایی با برنامهریزی قبلی است که در مقابل، انیمیشن در جستوجوی نمو دارای فیلمنامهای ساده استولی و در عین حال در جستوجوی نمو شخصیّتپردازی ماهرانهای دارد. در مقایسه با انیمیشن زندگی یک حشره، والئی به گونهای کارگردانی شده است که برای هر نوع قشری جذّاب باشد؛ امّا در اثر زندگی یک حشره، برای همه، یک داستان است یعنی یک خط روایت و یک پایان.
والئی تنها به خاطر جلوه بصری زیبایش و فیلمنامه حیرتانگیزش شاهکار نیست؛ بلکه شخصیّتپرادازیای که در والئی شکل گرفته است حیرتآور است. مثلاً در انیمیشن پاندای کونگفوکار، شخصیّت پو تنها دوستداشتنی بود. امّا علاوه بر دوستداشتنی بودن والئی با آن میتوان همذات پنداری کرد، در زندگی یک حشره باز هم نمیتوانیم با شخصیّتها ارتباط برقرار کنیم؛ زیرا ویژگی مورچهها، تلاش و پشتکار است.
حال کارکتر اصلی بر خلاف این ویژگیها به دنبال نوآوری است. امّا قصد والئی کاملاً قابل فهم است. فیلم زندگی یک حشره تنها 30 دقیقه ابتداییاش جالب است و بقیه داستان را میشود حدس زد، اما والئی، مخاطب را هر لحظه به وجد میآورد. مانند صحنههای شوخطبعی شخصیّتها و همکاری کاپیتان سفینه در آخر ماجرا.

رباتهایی در قامت انسان
شخصیّت والئی: والئی از انرژی خورشیدی برای شارژ خود استفاده میکند. او رباتی مهربان، تنها و آرام است که به مخاطب اجازه میدهد به راحتی با او همذات پنداری کند. وی سختکوش و با دل و جرأت است. بدن فلزی او کهنه و قدیمی است. در قسمتهایی از بدنش زنگزدگی دیده میشود. این ربات دوستداشتنی هر آنچه خوشش میآید را در خانهاش نگهداری میکند. والئی، چشمهایی پر از احساسات درست مثل انسانها دارد که شخصیّت او را معصومتر کرده است.
شخصیّت ایوا: ایوا آخرین محصول تکنولوژی است. او از تکنولوژی بالایی برخوردار است. همیشه تمیز است امّا در مقابل او، والئی کثیف است. والئی مبهوت قدرت و چابکی این ربات مؤنث میشود. ایوا مخفف واژههای «کاوشگر حیات در سیارات خارجی» و در عین حال «حوا» هم معنی میدهد. رباتی فوق پیشرفته که چیز زیادی درباره عشق و خیلی مسائل دیگر نمیداند و مأموریتش پیدا کردن حیات است.
شخصیّتهای انسان: سفینه انسانها، اوضاع به گونه دیگری است. زندگی در فضا باعث شده است که فیزیک انسانها شبیه نوزادان و کامپیوترها هر آنچه که آنها نیاز داشته باشند را در اختیارشان قرار دهند.


پیکسار استاد قابهای طلایی
انیمیشن والئی، زیبا از نظر کادربندی، رنگ، تناسب طلایی و در کل شگفتانگیز است. در تکتک فریمهای انیمیشن، تمامی فاکتورهای زیبایی بصری و تصویری رعایت شده است. یکی از دلایلی که این اثر، شاهکار پیکسار شناخته شده است علاوه بر داستان جالبش، نوع ماهرانه قاببندیاش است که شگفتانگیزترین بخش این انیمیشن است.
0 نظر ثبت شده