انیمۀ حماسۀ وینلند اقتباسی از یک مجموعه مانگای تاریخی ژاپنی به نویسندگی و تصویرگری ماکوتو یوکیمورا است. این مانگا خود، اقتباسی از تاریخ وایکینگها است. مانگای حماسه وینلند توسط انتشارات کودانشا و در مجلۀ هفتگی بزرگسالان چاپ و منتشر میشد. این مجموعه مانگا، در سال 2019 در 23 جلد جمع آوری شده است. در سال 2019 اقتباسی از این مانگا در 24 قسمت توسط استودیو (WIT) پخش شد.

کنکاشی در تاریخ وایکینگها
داستانی اقتباسی از تاریخ واقعی، در نگاه اول نمیتواند محتوای خاصی داشته باشد. اما محتوایی که انیمه حماسۀ وینلند به ما عرضه میکند، خود تاریخ است. تاریخ، خود به عنوان یک محتوای بزرگ میتواند نتیجهگیری و پندهای فراوانی برای ما به همراه داشته باشد. مطالعه تاریخ میتواند ما را از سرگذشت انسان و این که چگونه یک حکومت عوض میشود و یا در جنگها چه اتفاقاتی میافتد با خبر کند.
اولین قسمتهای انیمۀ حماسه وینلند مربوط به جنگجوی قدرتمندی به اسم تور است. جنگجویی که در طول عمرش هیچکس نتوانسته بود او را شکست دهد. تور که در قسمتهای بعدی نیز با او بیشتر آشنا میشویم از جنگ و کشتوکشتار کنارهگیری و مرگ خود را جعل کرد. او به این نتیجه رسیده بود که جنگ و کشتن انسانها کار بیفایدهای است. او با این که شکستناپذیر بود، اما به این نتیجه رسیده بود که جنگ چیزی جز بدبختی ندارد.
زمانی که تورفین پدر خود یعنی تور را از دست میدهد، با آشلاد همراه میشود. آشلاد فرمانده دستهای وحشی و قدرتمند از وایکینگهای ولگرد و شکستناپذیر بود. او را میتوان مرموزترین شخصیت این داستان دانست. کسی که بار سنگینی از تاریخ را به دوش میکشد و به دنبال انتقام است.
او کسی بود که در انیمه حماسۀ وینلند، وحشیگری قوم وایکینگ را به ما نشان میداد. در حماسۀ وینلند میفهمیم که وایکینگها چه قوم رعبآور و وحشتناکی در شمال اروپا بودند. چه سبک زندگی داشتند و چگونه زندگی میکردند.
جنگ سه گانه مذهبی
در انیمۀ حماسه وینلند علاوه بر این که جنگ بین انگلستان و دانمارک را شاهد هستیم، تقابل سه دین را نیز مشاهده میکنیم. وایکینگها به عنوان کسانی که خدایان اسکاندیناوی را پرستش میکنند و آشلاد و همنژادانش به عنوان کسانی که خدایان رومی را پرستش میکنند. در این وسط هم، علاوه بر مردم عادی بعضی از وایکینگها نیز مسیحی شده بودند.
تقابل این سه دین با هم، این داستان تاریخی را جذابتر کرده بود. علاوه بر این میتوانیم حتی علت سقوط مسیحیت را نیز از یک شخصیت عجیب و غریب متوجه بشویم. کشیشی مسیحی به نام ویلیبالد، یک مشروبخور به تمام معنا به تصویر کشیده شده بود. کسی که مدام در حال مستی است و بعضی مواقع هم توهم دیدن حضرت عیسی را میزند.
سکانسهای عجیبی که مربوط به نتیجهگیریهای اساسی شخصیتهاست در کنار این شخصیت رخ میدهد. البته یک ویژگی دیگر که این کشیش دارد، این است که حتی به اعتقادات خودش هم اعتقاد ندارد و ما در انیمه شاهد اعتراض شاهزاده کانوت به او هستیم. البته بستگی به نیت سازندگان این اثر دارد که علت به تصویر کشیدن این شخصیت چیست.
آیا میخواستند که مسیحیت و ادیان الهی را به تمسخر بگیرند یا این که صرفاً کارشان بهتصویرکشیدن تاریخ و عبرت از آن است و این شخصیت واقعیت دارد. در این مقوله کاری با سرگذشت ادیان الهی نداریم اما به راحتی از روی این شخصیت میتوان به چرایی و علت نابودی مسیحیت پی برد.
انیمۀ حماسه وینلند علاوه بر این که ما را با تاریخ و سرگذشت انسانها آشنا میکند، عبرتها و نتیجهگیریهای زیادی را میتواند برای ما به ارمغان بیاورد. این که وایکینگها چگونه قومی بودند و تاریخ به دست آنان چگونه به وحشیگری سپرده شد. همچنین اعتقادات مردم آن زمان نیز به خوبی به تصویر کشیده شده بود.

اقتباسی از حماسۀ اریک سرخ، حماسۀ گرینلندرها و حماسۀ وینلند
انیمۀ حماسۀ وینلند یک اثر اقتباسی از تاریخ است. داستان اثر ترکیبی از تاریخ، شامل حماسۀ اریک سرخ، حماسۀ گرینلندرها و حماسۀ وینلند است. در این حماسه ما شاهد جنگ بین انگلیس و دانمارک هستیم که در این میان، وایکینگها نقش بزرگی در جنگ ایفا میکنند.
داستان در رابطه با سرگذشت تورفین کارلسفنی است. شخصیتی که در واقع، یک کاشف و تاجر بود. در این داستان ما زندگینامۀ مختصری از دوران کودکی تا نوجوانی او را شاهد هستیم. او پدرش را که قویترین جنگجوی وایکینگها بود در یک واقعه از دست میدهد. از آن به بعد، او به دنبال قاتل پدر خود راهی میادین جنگ میشود تا انتقام او را بگیرد اما هرگز به خواسته خود نمیرسد.
او برای دوئل با قاتل پدر خود، یعنی آشلاد باید هر دفعه کار بزرگی در میدان جنگ انجام بدهد و آشلاد در عوض، به عنوان جایزه با او دوئل میکند. اما سرنوشت جور دیگری رقم میخورد و تورفین هیچگاه موفق به انتقام از او نمیشد. نفرت او از آشلاد و دوئل کردن با او به مرور جای خود را به علاقهمندی از آشلاد داده بود. او در واقع عادت کرده بود که از آشلاد شکست بخورد و همیشه با او مبارزه کند. او به جای این که انتقام گرفتن را هدف خود قرار بدهد، انتقام گرفتن را به زندگی خود تبدیل کرده بود.
نظارگران تاریخ
ما در کنار سرگذشت شخصیتها، شاهد جریان تاریخ هستیم. در انیمه مشاهده میکنیم که در حدود سال 1013 میلادی چه اتفاقاتی در انگلستان و اروپا رخ میدهد. نقش وایکینگها و اعمال آنها در تاریخ را مشاهده میکنیم. در آن زمان، دو فرزند پادشاه سوین بر سر جانشینی به نزاع میافتند و در فصل اول این انیمه ما نظارهگر سرگذشت شاهزاده کانوت هستیم. کسی که با آشلاد، تورفین و تورکل متحد میشود و پادشاهی انگلستان و دانمارک را طبق نقشهای به کمک آشلاد به دست میآورد.
داستان انیمۀ حماسۀ وینلند در واقع همان محتوای آن است. ما با دیدن این اثر تاریخی، میتوانیم کمی از تاریخ و سرگذشت انسان و ادیان آگاه شویم، به سرگذشت اقوام و افراد مختلف پی ببریم و نتیجهگیری کنیم و عبرت بگیریم. انیمه حماسۀ وینلند در عین حال که اقتباسی از تاریخ واقعی است، با کمی جزئیات به بهترین حالت و بیشترین جذابیت ممکن داستان را به مخاطب عرضه میکند.

آشنایی با وایکینگها
ما در انیمه، یا بهتر است بگوییم در طول تاریخ با شخصیتهای زیادی مواجه میشویم. مهم نیست که آن شخصیتها حضور کوتاه یا بلندی داشته باشند، ولی در انیمه شخصیتپردازی خوبی نصیبشان میشود. در این مطلب به بررسی چند شخصیت اصلی انیمه میپردازیم.
ما در قسمتهای اول با شخصیت تور طرف هستیم. قویترین جنگجوی وایکینگها و کسی که بعد از آخرین جنگش، زندگی آرام و ملایم را برای خود انتخاب کرده بود. او در آخرین جنگش، مرگ خود را جعل کرد چون به این نتیجه رسیده بود که گرفتن جان انسانها کار راحتی نیست و جنگ هم فایده ندارد. او توسط آشلاد، در نهایت نامردی کشته شد ولی جان همراهان خود را با تضمین آشلاد نجات داد.
تورفین پسر تور است. او بعد از مرگ پدرش دگرگون شده و به بهانۀ انتقام به دنبال آشلاد راه میافتد. به مرور با زندگی که کنار وایکینگهای ولگرد داشت، از پسری آرام و بازیگوش به پسری خشن، قاتل و انتقامجو تبدیل میشود. او حتی توانست به قویترین جنگجوی وایکینگ آن زمان، یعنی تورکل صدمات جدی وارد کند، اما هیچوقت نتوانست آشلاد را شکست دهد. در صورتی که شکست آشلاد (و هر جنگجوی دیگر) در مقابل تورکل حتمی بود. اما تورفین به نحوی وابسته و مرعوب آشلاد شده بود. در آخر داستان هم، هیچوقت نتوانست به خواسته خود که انتقام بود، برسد.
فرمانده ولگردها
اما مرموزترین و شگفتیآورترین شخصیت این داستان، کسی نبود جز آشلاد. او فرماندۀ دستهای ولگرد و قدرتمند از وایکینگها بود. آنها معمولاً به قتل و غارت روستاها و پادگان میپرداختند و به کسی رحم نمیکردند. از این طریق آذوقه و مخازن خود را تأمین میکردند.
آشلاد یک دورگه بود. کسی که مادرش از نژاد شاهزادگان رم باستان و پدرش هم یک وایکینگ بود. او برای انتقام مادرش دست به عجیبترین کارها میزند و ما در قسمت آخر شاهد حرکت عجیبی از او هستیم. قسمت آخر این انیمه را میتوان یکی از شوکه کنندهترین سکانسهای تاریخ انیمه دانست که آن را هم باید مدیون آشلاد بود.
شخصیتپردازی انیمۀ حماسه وینلند را باید یکی از عجیبترین شخصیتپردازیها دانست. البته که این داستان صرفاً ساخته و پرداخته ذهن نویسنده نیست و یک مطلب تاریخی است، اما با چاشنی نویسنده و کارگردان، این شخصیتها به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر کشیده شده است.

اثری از استودیو سازنده حمله به تایتان
حماسۀ وینلند، محصولی از استودیوی (WIT) است. استودیوی مطرحی که اکثر طرفداران انیمه، آن را میشناسند. استودیویی که سه فصل از انیمۀ “حمله به تایتان” را در نهایت خلاقیت طراحی کرده و حالا بعد از آن، یک شاهکار دیگر از خود به جای گذاشته است.
طراحی آثار استودیو (WIT) بسیار زندهتر از طراحیهای بیرنگ و رو و مردۀ استودیوهای دیگر است. تقریباً از لحاظ طراحی هیچ استودیویی، توان رقابت با استودیو (WIT) را ندارد. اثر حماسۀ وینلند، از لحاظ گرافیک و طراحی در سطح بسیار بالایی قرار دارد. تقریباً ما در هر حال شاهد طراحیهای روان و با جزئیات بالا هستیم. معمولاً این نوع طراحیها را در انیمههای سینمایی میتوان یافت اما طراحی و گرافیک این اثر، توان رقابت با انیمههای سینمایی را دارد.
صحنههای مبارزه، هرچند که به دلیل جذابیت داستان کمی اغراقآمیز شده بودند، اما طراحیشان بسیار واضح و روان بود. معمولاً صحنههای مبارزاتی در انیمهها ناواضح به تصویر کشیده میشوند و مخاطب از آنها سر در نمیآورد اما در این انیمه ما به وضوح شاهد مبارزات دقیق و نفسگیر بودیم.
طراحی ظاهری شخصیتها به خوبی و با جزئیات انجام گرفته بود، مخصوصاً زمانی که ما شاهد چهرۀ شخصیتها از دوران کودکی تا بزرگسالی هستیم به خوبی به قدرت طراحی این استودیو پی میبریم. لباسها و اسلحهها و همچنین اشیای محیط و میزانسن به زیبایی هرچه تمامتر طراحی شده بودند.
موسیقی برخواسته در دل فرهنگ وایکینگها
صداگذاری شخصیتها کاملاً با روحیه و اخلاقیاتشان همخوانی داشت و هیچ ناهماهنگی در انیمه دیده نمیشد. مخصوصاً صدای شخصیتهای آشلاد، تورفین و تورکل که به معنای واقعی شاهکار بودند. میتوان بخشی از شخصیتپردازی را هم وابسته به صداگذاری دانست. موسیقی متن انیمه مخصوصاً دومین موسیقی آغازین انیمه به خوبی تداعیکنندة فرهنگ و تاریخ وایکینگهاست و مخاطب را غرق در حس و حال آن دوران میکند.
اگر به انیمه حماسه وینلند یک نگاه کلی بیندازیم، خواهیم دید که علاوه بر داستان فوقالعاده قشنگ، محتوا و شخصیتپردازی بینظیر آن، از لحاظ فنی هم توانسته در سطح انیمههای سینمایی پرفروش کار کند. همانند انیمههایی همچون آثار آقای ماکوتو شینکای یا هایائو میازاکی که چه جدید باشند یا قدیمی، از لحاظ طراحی و محتوا حرف اول را میزنند. البته این زیبایی داستان و محتوا را نیز میتوان مدیون تاریخی بود که صدها سال پیش رخ داده است.
0 نظر ثبت شده