شاید برچسب «عاشقانه» و «مدرسهای» بودن در کنار هم شما را گمراه کند که با فیلمی نوجوانانه طرف هستید و ارزش وقت گذاشتن ندارد ولی این اصلا درست نیست. انیمه The Anthem of the Heart ملودرامی است که پایههای روانشناختی هم دارد و برخلاف این دسته فیلمها ابدا کلیشهای یا دارای شخصیتپردازی ضعیف نیست. اتفاقا در یک بررسی عمیقتر میتوان به تلهها و مشکلات روانی پی برد که جون از کودکی با آنها درگیر بوده است.
درد و پشیمانیای که ناروسه جون از سر میگذراند او را به سمت اضطراب و افسردگی سوق میدهد و برای محافظت از خودش تصمیم میگیرد دیگر صحبت نکند. حتی میتوان گفت جون دارای اختلال اضطراب اجتماعی است و نقطه عطف زندگیاش میشود داستانی که به تماشایش مینشینیم.
تعادل زیبایی به طور کلی در فیلم وجود دارد. انیمه The Anthem of the Heart هرگز آنقدر تاریک و دلگیر کننده نیست و از طرفی هم مدام پر از شادی و روشنی هم نیست. حتی در قسمتهایی درام جدی با طنز و شوخطبعی عجین میشود.

واژهها میتوانند آسیب بزنند
واژهها میتوانند آسیب بزنند. ما به راحتی میتوانیم فراموش کنیم که کلماتی که استفاده میکنیم وزن دارند و روی دیگران اثر میگذارند. این روشنترین پیام انیمه The Anthem of the Heart است. فیلم میخواهد قدرت کلمات را خاطرنشان شود. البته این موضوع روی دیگری هم دارد. فرصت آشنایی بیشتر جون با همکلاسیهایش فرصتهای زیادی را ارمغان میآورد تا نشان بدهد که کلمات میتوانند مفید هم باشند.
فیلم در رویارویی شخصیتها با هم بارها این دو پیام خود را آشکارا نشان میدهد. در واقع آشنایی با جون باعث میشود که غیر از دانشآموزان شورای توسعه بقیه هم روی نوع حرف زدن خود دقت کنند. وقتی تاساکی دایکی با بچههای تیم بیسبال بحث میکند جون فریاد میزند که «کلمات میتوانند به مردم آسیب بزنند و نمیتوانی آنها را پس بگیری.» در صحنههای آخر فیلم وقتی ساکاگامی تاکومی، جون را در هتل مخروبه میبیند به او میگوید حتی اگر حرفهایش آزاردهنده باشند او دوست دارد توسط جون آزرده بشود.
دوستیهایی که بین اعضای شورا شکل میگیرد همپای هم به همهشان نشان میدهد بهتر است حرف بزنند بهجای آن که سکوت کنند و احساساتشان را سرکوب کنند. جدای از اینها تاکومی هم مثل جون فرزند طلاق است که هردو تصور میکنند مقصر این اتفاق بودهاند که فیلم قصد دارد پشت آنها را بگیرد و نشان بدهد بچههای طلاق مقصر نیستند و حتی اگر اشتباهی کرده باشند هیچوقت در جریانی یک نفر صد در صد خطاکار نیست.
انیمه The Anthem of the Heart در شرح پیامی که قصد داشته برساند بسیار واضح عمل کرده است. ترکیب آن با داستانی احساسی و شیرین باعث شده با فیلمی اثرگذار طرف باشیم که چه بسا پس از پایانش مخاطب را به فکر فرو ببرد.

داستانی ساده با پیامی مهم
انیمه سرود قلب پیچیدگی خاصی ندارد. داستان زندگی ناروسه جون بسیار ملموس است. حتی با وجود المانهای تخیلی اما بسیار به تجربه ما از واقعیت نزدیک است. فیلم پس از طرح مشکل در همان اوایل و بعد به چالش کشیدن شخصیت اصلی، انتظار معجزه را در مخاطب بیدار میکند. شاید مثل همان معجزهای که خیلی از ما دنبال آن هستیم تا مسیرمان تغییر کند.
ترتیب اتفاقات و نوع روایت مدرسهای شاید شما را یاد کلیشههای دانشآموزانی که کنار هم جمع میشوند تا برای جشنواره یا مراسمی کار متفاوتی انجام بدهند بیندازد اما در اینجا هدف از استفاده از این روایت صرفا نشان دادن خوبی دوستی نیست.
در واقع این طرح داستانی ساده مسیری است که پیام داستان به ما منتقل شود. البته با این که با فیلم به خوبی خو میگیریم ولی داستانهای جانبی زیاد گیرا نیستند و آنطور که باید به باقی اعضای شورای توسعه نزدیک نمیشویم.
چرا نیتو ناتسوکی در ارتباط عاطفیاش و ابراز احساسش مشکل داشته و دارد؟ دایکی خیلی وقتها با تیم بیسبال جدی یا حتی بد برخورد میکند، این رفتار از چه نشأت میگیرد؟
البته اگر با یک سریال مواجه بودیم احتمالا خیلی بهتر به شخصیتها و داستان زندگی آنها بها داده میشد. با این که دستان نویسنده برای پرداختن به جزئیات باز بوده و این از جریان آرام فیلم مشخص است اما فرصت کافی برای گفتن از شخصیتها نبوده است.
مثلث عشقی فیلم
همین مشکل وقتی که با مثلث عشقی فیلم روبرو میشویم هم وجود دارد. زیاد حرفی از آنها زده نمیشود و با این که انتظار داریم اتفاقی بین تاکومی و جون بیفتد اما در نهایت زوج جون، دایکی میشود. این در حالی است که زیاد درباره ارتباط این دو نفر صحبتی نشده است.
البته این که دو شخصیت اول زن و مرد عاشق هم نیستند خودش داستان را از کلیشهای بودن چنین فیلمهایی دور میکند. با این حال فرصت کمی برای این که متوجه بشویم دایکی به جون علاقهمند شده است وجود دارد. شاید همین باعث شده کمی بیهودهگویی در انیمه The Anthem of the Heart احساس بشود که باید با توضیحات مهمتری پر میشد.
موزیکال بودن فیلم و استفاده بهجا از نقش موسیقی تفاوت فاحشی با دیگر داستانهای مدرسهای ایجاد کرده است. موسیقی در انیمه سرود قلب به اندازه شخصیتها مهم است. ناروسه از موسیقی و شعر استفاده میکند تا بالاخره بتواند حرفش را بزند. همان کاری که کلمات به تنهایی تمام این سالها نتوانستهاند برایش انجام بدهد. موسیقی و هنر آواز میتواند خالصترین شکل بیان باشد. خلاصه اینکه داستان اصلی فیلم با این که سوار بر یک ساختار کلیشهای است اما به نوعی خود را بیان میکند که این کلیشهای بودن به حاشیه میرود و پیام فیلم مهم میشود.

کاراکترهایی از جنس خودمان
شخصیتها معمولی هستند و همین عادی بودن و نزدیکیشان به واقعیت، برجستهشان کرده است. هیچ شخصیتی بیهوده پررنگ نیست و انقدر به همهشان به اندازه و یکسان بها داده میشود که گاهی انگار فیلم شخصیت اصلی ندارد. درست است که داستان درباره ناروسه جون است ولی او تنها شخصیت مهم داستان نیست. شاید این هم بد باشد هم خوب. شما میتوانید همه شخصیتها را دوست داشته باشید چون یک بعدی نیستند و هریک برای خود روایتی دارند ولی همین هم ممکن است تمرکزتان را از شخصیت اصلی دور کند.
یکی دیگر از نقاط مثبت فیلم این است که برخلاف باقی فیلمهای مدرسهی شخصیتها تا حد خوبی باورپذیر هستند. جالبترین شخصیت شاید خود جون باشد. او بدون این که خیلی وقتها حرف بزند با حرکات بدنش و طرز برخوردش به سادگی و خوبی منظورش را میرساند و ارتباط میگیرد.
یکی دیگر از خوبیهای انیمه The Anthem of the Heart این است که هرکدام از چهار شخصیت شورای توسعه مشکلاتی دارند و در زندگی شخصی خود یا با خانواده یا مسائل احساسی سر و کله میزنند. این عادی نشان دادن رنجی که همه مردم به نوعی متحمل میشوند و نزدیک بودن آن به واقعیت همان ملموس بودن داستان و باورپذیر بودن شخصیتها را در پی دارد که باعث شده انیمه تا این حد گیرا باشد.

موسیقی مهمترین بخش اثر
طراحی انیمه شبیه به آثار کارگردانان مطرحی همچون ماکوتو شینکای یا هایائو میازاکی نیست و بسیار سادهتر است اما این اصلا دلیل بر بد بودن آن نیست. طراحی کاراکترها و محیط انیمه در عین سادگی با داستان هماهنگ است. سبک انیمه بسیار شبیه به انیمه Anohana است و همین باعث شده از خاص بودن انیمه سرود قلب کاسته شود و این سادگی جنبه تکرار هم به خود بگیرد.
بخش مهم و پررنگ انیمه همانطور که پیش از این گفتیم موسیقی متن و آهنگهای به کار رفته برای نمایش موزیکال است. ملودیهای پیانو فضای زیبایی به فیلم داده است گویی که احساسات شخصیتها از طریق این آهنگها مانند آینه نمایان میشود. علاوه بر اینها اکثر آهنگهایی که در فیلم استفاده شده آهنگهای برجستهای هستند که در آثار دیگر هم به کار رفته است.
یکی از مهمترین آهنگها، Over the Rainbow است که شخصیت اصلی فیلم جادوگر شهر اوز (دوروتی) آن را در این فیلم میخواند. البته این تنها چیزی نیست که از این فیلم وام گرفته شده است بلکه خود شخصیت جون و سفری که برای شناخت خودش طی میکند شباهتهایی به ماجراجویی دوروتی دارد.
0 نظر ثبت شده