اثر، یکی از اولین آثاری است که از دنیای دو بعدی انیمهها وارد دنیای سه بعدی انیمیشنها شده است. لوپن سوم در واقع نام یک مجموعه مانگا و انیمه دو بعدی بود که در سال ۲۰۱۹ وارد دنیای انیمیشنهای سه بعدی شد.
پخش این اثر در نوع انیمهای خود از سال ۱۹۷۱ تا سال ۲۰۱۸ ادامه داشت. اولین سری مانگای آن در سال ۱۹۶۷ منتشر شد. این داستان با وجود عمر پنجاه ساله خود، هنوز هم محبوبیت خود را در میان مخاطبان حفظ کرده است. کارگردان این اثر تاکاشی یامازاکی و نویسنده آن مانکی پانچ، خالق مانگای آرسن لوپن است.

لوپن سوم یک اثر سیاسی تاریخی
اگر بخواهیم انیمیشن “لوپن سوم: اولین” را از لحاظ محتوایی بررسی کنیم، باید آن را از دیدگاه سیاسی و تاریخی نیز ببینیم. داستان در مورد گنجی است که کسی از ماهیت دقیق آن خبر ندارد. تنها اشخاصی که از واقعیت خبر دارند، شخصیتهای منفی داستان هستند.
اوایل انیمیشن از صحبتهای میان افراد متفرقه، متوجه میشویم که هرکس این گنج را داشته باشد به هرچه دلش بخواهد میرسد. از این صحبتها متوجه گنج بزرگی میشویم. در اواسط داستان نه تنها متوجه این میشویم که گنج چیست، بلکه به هویت واقعی اشخاص منفی داستان نیز پی میبریم. همچنین متوجه میشویم که شخصیتهای منفی داستان، باقی ماندۀ پیروان هیتلر و تفکر نازیسم در پاریس هستند.
همان موقع، این خبر را میشنویم که آدولف هیتلر زنده است. خبری که حتی در واقعیت هم شوکه کننده بود. در اواخر داستان، آرسن لوپن خبر دیگری را به مخاطب میدهد. او میگوید خبر زنده بودن هیتلر یک خبر جعلی بود که از طرف اینترپل منتشر شد. هدف اینترپل این بود که ببیند آیا کسی واکنشی به این ماجرا نشان میدهد یا خیر. اما مدرکی بر واقعیت دیالوگهای داخل انیمیشن وجود ندارد و این صرفاً یک داستان ساختگی برای جذابتر کردن انیمیشن بود.
ماهرترین دزد جهان
مسئله دیگر این است که نمیتوان گفت شخصیت داستانی آرسن لوپن بی نقص به تصویر کشیده شده است. داستان آرسن لوپن، از آن دسته داستانهایی است که شخصیت اصلی خود را، کاملاً مثبت و بدون اشکال جلوه میدهد. حال آنکه شخصیت داستانی آرسن لوپن، ماهرترین دزد کل دنیا و شخصیتی عیاش و خوشگذران است.
آرسن لوپن حتی مثل شخصیت رابینهود هم عمل نمیکند. یعنی هدف دزدی او کمک به فقرا یا بهتر شدن دنیا نیست. هرچند عمل دزدی در کل عمل ناپسندانهای است، اما لوپن برخلاف رابینهود هدف خوبی از این دزدیها ندارد. هرچند که لوپن بعد از دزدی در نقش نجات دهنده دنیا ظاهر میشود.
محتوای داستان علاوه بر این که نشان دهنده تفکرات ضد نازیسمی است، اشکالاتی هم در شخصیت اول خود دارد. در کل، اگر بخواهیم صرفاً به عنوان یک انیمیشن طنز به آن نگاه کنیم، “لوپن سوم: اولین” انیمیشن جذاب و گیرایی است.

اثری تکراری با المانهای تازه
اگر انیمههای لوپن سوم را دیده باشید حتماً قبل از دیدن این انیمیشن میتوانید خلاصه داستان را حدس بزنید. در انیمههای مربوط به آرسن لوپن، همیشه داستان یک شیء با ارزش و دزدیدن آن مطرح است. این داستان هم استثناء از بقیه آثار مربوط به لوپن نیست و همچنان قضیه یک دزدی بزرگ در میان است. داستانهای لوپن همیشه ژانر کمدی و جنایی دارند. از این رو با داستان پیچیدهای روبهرو هستیم.
طبق معمول، ما با فاجعهای روبهرو هستیم که کل دنیا را تهدید میکند. لوپن قهرمان قصۀ ما، ابتدا به هدف دزدی برای خود و سپس نجات دنیا وارد قصه میشود. شیء با ارزشی که بحث دزدیدن آن مطرح است، جز دفتر خاطرات یک باستان شناس چیز دیگری نیست.
نوشتههای مربوط به دفتر خاطرات، راههای رسیدن به یک گنج بزرگ است. گنجی که هویت آن معلوم نیست. آرسن لوپن زمانی که حتی هویت گنج معلوم نیست، بهخاطر طمع و وصیتنامه پدربزرگ خود به دنبال آن دفتر خاطرات و آن گنج بزرگ است. گنجی که هرکس آن را داشته باشد، هرچه دلش بخواهد به دست میآورد.
ماجرای گنج
آرسن لوپن مثل همیشه از همان دقایق ابتدایی داستان با ترفندهای زیرکانه و بامزه، تلاشهای خود را برای رسیدن به آن گنج آغاز میکند. در اواسط داستان علاوه بر فهمیدن هویت گنج و شخصیتهای منفی، لوپن به حقایقی میرسد که داستان را برای مخاطب جذابتر میکند.
لوپن سوم متوجه میشود که پدربزرگش، یعنی لوپن اول با پروفسور برسون، یعنی پدربزرگ خانم “لتشیا برسون” همکاری داشته است. این نقطه عطف مثبتی برای این داستان بود که مخاطب را به وجد میآورد.
در داستان، مثل همیشه ما با رمزگشاییهایی روبهرو هستیم که فقط آرسن لوپن میتواند آنها را انجام دهد. این رمزگشاییها چاشنی همیشگی آثار آرسن لوپن هستند. رمزگشایی محافظ کتاب، از بین بردن تلهها برای رسیدن به گنج و پی بردن به مسائلی که مخاطب و داستان را بیشتر با حقایق روبهرو میسازد، از جمله مواردی است که آرسن لوپن در داستان آنها را حل کرد.
اگر با آثار آرسن لوپن آشنایی داشته باشید این اثر انیمیشنی خاطرات شما را زنده خواهد کرد و با داستان جنایی و کمدی جذاب و طنزی که دارد میتواند اثر سرگرم کنندهای برای شما باشد.

لوپن سوم؛ همچنان غافلگیر کننده
شخصیتهای انیمیشن “لوپن سوم: اولین”، کاملاً شبیه همان شخصیتهایی هستند که در آثار قبلی حضور داشتند؛ بنابراین، نقد شخصیتهای این انیمیشن را میتوان نقد شخصیتهای آثار قبلی هم به شمار آورد. شخصیت آرسن لوپن شخصیتی کاملاً خوشگذران و زیرک دارد. هدف او از دزدی کردن جز برای هیجان و خوش گذرانی نیست.
همچنین، این شخصیت تا کنون در غافلگیر کردن مخاطب بسیار موفق بوده است. استفاده از ماسکهای تغییر چهره یکی از جذابترین ترفندهای آرسن لوپن است. تا زمانی که خود لوپن ماسک را از چهرهاش برندارد، بیننده متوجه او نمیشود.
همچنین این شخصیت همانند گذشته، بدنی انعطاف پذیر دارد و میتواند از هر خطری که او را تهدید کند، جان سالم به در ببرد. او میتواند بر نیروی جاذبه غلبه کند و از ارتفاعهای بلند بپرد و فرار کند. همچنان که شخصیتی طنز و کمدی نیز دارد.
شخصیتهای فرعی هم وزن شخصیت اصلی
شخصیتهای فرعی داستان شامل دوستان لوپن، در روند اصلی داستان تأثیر گذارند. شخصیتهای فرعی و منحصر به فردی که هریک از قدرتهای مخصوص خود استفاده میکنند. پلیسی که در داستان وجود دارد نیز دارای شخصیت طنزی است. شخصیتی که هیچوقت موفق به دستگیری آرسن لوپن نشد. این پلیس با اینکه شاید کمترین تأثیر را در این انیمیشن داشته باشد، اما همیشه در داستانهای آرسن لوپن حضور دارد.
شخصیتهای منفی هم با اینکه عناصر تازهای در تاریخچه داستان آرسن لوپن محسوب میشوند، اما به خوبی شخصیتهای منفی آثار قبل به تصویر کشیده شده بودند. شخصیت پردازی این انیمیشن همچون آثار گذشته دقیق و عالی بود. با اینکه داستان لوپن از دنیای دو بعدی وارد دنیای سه بعدی شده بود، اما شخصیتها همانند قبل کار خود را به خوبی انجام دادند.

تجربه موفق سه بعدی یک اثر دو بعدی
لفظ انیمه در زبان ژاپنی برای هرگونه اثر انیمیشنی به کار برده میشود. اما در کشورهای دیگر از لفظ انیمه برای انیمیشنهای ساخت ژاپن و طراحی دو بعدی مخصوصی که دارند استفاده میشود. ما در این نوشته از لفظ انیمه برای طراحیهای دو بعدی و از لفظ انیمیشن برای آثار سه بعدی استفاده میکنیم.
“لوپن سوم: اولین” شاید یکی از اولین داستانهایی باشد که از دنیای دو بعدی انیمهها وارد دنیای سه بعدی انیمیشنها شده است. لوپن سوم با وجود عمر پنجاه سالۀ خود، نهایتاً در سال ۲۰۱۹ وارد دنیای انیمیشنها شد. اکثر مخاطبین فکر میکنند که اگر آثار انیمهای از طراحی دو بعدی خود به طراحی سه بعدی تغییر شکل بدهند، جذابیت خود را نیز از دست میدهند. این انیمیشن ثابت کرد که این تفکر نادرست است.
اثر ثابت کرد که انیمهها هم میتوانند بدون از دست دادن جذابیت خود، به دنیای سه بعدی انیمیشنها وارد شوند. انیمیشن از لحاظ طراحی سه بعدی که داشت، کاملاً واقعگرایانه به تصویر کشیده شده بود. تمامی جزئیات اشیاء، طراحی صحنهها شامل خیابانها و داخل مکانها، همگی با جزئیات خیرهکنندهای طراحی شده بودند. فقط طراحی بعضی از چهرهها و شخصیتها برای اینکه حالت قدیمی و طنز خود را از دست ندهند، کمی غیر واقعگرایانه بود.
موسیقی به روز
موسیقی که در انیمیشن به کار رفته بود، همان موسیقی آثار قبلی آرسن لوپن بود. موسیقی بهخاطر استفاده از تکنولوژی روز، جذابتر هم شده بود. اگر مخاطبی آثار قدیمی مربوط به آرسن لوپن را دیده باشد، این انیمیشن از همان ابتدای کار، تداعی کننده خاطرات آن مخاطب خواهد بود. منتقدان نیز این انیمیشن را اثری خطاب کردند که حس نوستالژیک انیمههای آرسن لوپن را به ارمغان میآورد.
لوپن با اینکه تازه از دنیای انیمهها وارد دنیای انیمیشنها شده، نه تنها جذابیت خود را از دست نداده، بلکه توانسته نظر منتقدین را از لحاظ فنی جلب کند. این اثر یکی از قویترین آثار از لحاظ فنی بین آثاری است که زمانی انیمه بودند و هم اکنون به انیمیشن تبدیل شدهاند.
0 نظر ثبت شده