ماه گذشته در مورد دو ویژگی خاصی که یک نفر که در رویای منتقد شدن است باید داشته باشد، صحبت کردیم. اما هنوز یک ویژگی دیگر باقی مانده است که باید درباره آن بحث کنیم. در این بخش ، به برخی از ابزارهای مهم و عملی که قبل از بررسی جدی کارهای انیمیشن به آنها نیاز دارید، میپردازیم.
میتوان ادعا کرد که ابزار زیر از قبل در زندگی ما وجود دارد. شاید! اما این یک هدیه است که می تواند (و باید) با تمرین، آزمایش و مطالعه بدست آمده و تقویت بیابد. بیایید آن را چنین بنامیم:
سبک را میتوان «راه و رسم هر شخص در به کار بستن و استفاده از کلمات» تعریف کرد. به نظر من، سبک بیشتر مسئله ساخت صدای انتقادی شماست! سبک روشی است که در آن دیدگاه منحصر به فرد شما بیان میشود. هر چه سبک و سیاق پیچیده تری داشته باشید، میتوانید نظرات خود را متقاعد کننده تر و متفکرانهتر بیان خواهید کرد.
مانند جو فلاهرتی و جان کندی فقید ، شما می توانید نظرتان را درباره یک اثر اینطور مطرح کنید «این کارتون ترکاند!» اما تنها زمانی مجاز هستیدکه با این اصطلاحات و جملات بازی کنید که به سبک و سیاق خود مسلط شده باشید.
چگونه میتوانید به این سطح از مهارت دست پیدا کنید؟ برای شروع ، دامنه واژگانی خود را به ویژه در زمینه های فیلم و انیمیشن شکل دهید. مدتهاست که در فرهنگ ما رگههایی از مخالفت نسبت به نخبگان و روشنفکران وجود دارد و انسانهای صاحب اندیشه و یا کسانی که “کلمات ثقیلی به کار می برند” اغلب مورد تمسخر قرار می گیرند. آنها را نادیده بگیرید! یک منتقد خوب هم دامنه واژگان گسترده ای دارد و هم از آن استفاده میکند.
باید از قوانین ساختار و دستور زبان پیروی کنید ، حتی اگر با اثری مواجه شدید که بسیار موفق بوده است. فراموش نکنید، ابزار بازبینی املای کلمات (در کامپیوتر شما) اشتباه بین “خار” و “خوار” را در متن تشخیص نمی دهد. نمیخواهم شبیه معلمهای سختگیر زبان به نظر برسم، بنابراین بیش از این ادامه نمیدهم.
قدم دومی که باید بردارید، جست و جو و یافتن منتقدینی است که در این زمینه متخصص و حرفهای شدهاند. به بیانی ساده تر، آثار منتقدانی را بخوانید که بهتر از شما مینویسند. از آنها یاد بگیرید و ببینید که منظور از یک سبک و سیاق مجرب، ورزیده و حرفهای چیست و چطور نظرات مختلف با ظرافت بیان میشود. منتقد مورد علاقه خود را پیدا کنید و برای مدتی پیرو سبک او باشید.
اجازه دهید کمی روی نوشتههای شما تاثیر بگذارد. این تاثیر، یکی از با ارزش ترین موهبتهایی است که منتقدان جویای موفقیت میتوانند از آن بهره ببرند. ارزش آن کمتر از کتابهای خوب و زمانی که صرف مطالعه و لذت بردن از آنها میشود، نیست.
تمرین کنید. یک فیلم یا انیمیشن تماشا کنید و برداشت خود را از آن یادداشت کنید ، حتی اگر به نظر ساده یا نامرتبط باشد. همیشه می توانید روی فیلم دوباره تأمل کنید و بعداً کار خود را اصلاح کنید. فیلمهای کوتاه، تبلیغات تجاری و حتی فیلمهای احمقانه را در یوتیوب ببینید. فیلم های عالی را مرور کنید.
شاهکارهای انیمیشن و برنامههای کوتاه کمدی تلویزیونی را ببینید و نقد کنید. سپس آن را دوباره بنویسید. سپس دوباره آن را بازنویسی کنید. اگر به اندازه کافی تمرین کنید ، یک اتفاق شگفت انگیز رخ میدهد، این تنها تضمینی است که من میتوانم به شما بدهم: صدای مخصوص خود شما ظاهر میشود، مانند صدای یک منتقد به نظر میرسد و شما را حیرت زده خواهد کرد.
چند دوره آموزشی تئوری فیلم و نقد شرکت کنید. اگر نمیتوانید شروع به مطالعه در این زمینه کنید. تفاوت زیادی بین لایو اکشن و فیلمهای سینمایی وجود دارد، اما بسیاری از قوانین آنها مشترک است. برای مثال اگر شما با تکنیک های لایواکشن آشنا نباشید، بحث کردن در مورد آثار فرانک تاشلین بسیار دشوار خواهد بود.
یاد بگیرید که یک کارگردان انیمیشن در مقایسه با کارگردان لایواکشن چه میکند. نحوه صحنه پردازی در لایواکشن و انیمیشن را مطالعه کنید. در واقع درباره همه چیز مطالعه کنید تا یادگیری شما تکمیل شود.
بیایید از اینجا به بعد کمی چالش برانگیزتر صحبت کنیم. اجازه بدهید تا توضیح دهم. سلیقه چیزی نیست جز توانایی تمایز بین خوب و به درد نخور! این دیدگاه انتقادی، شما را از نظر عموم مردم متمایز میکند. در واقع سلیقه دارای مفهومی بسیار ظریف و زیرکانه است.
اگر واقعاً می خواهید یک منتقد تأثیرگذار در زمینه انیمیشن باشید، نگذارید مانعی بر سر راه شما ایجاد کند.
اول خبر خوب را به شما میدهم: سلیقه شاید ذاتی نباشد، اما قابل آموختن، به دست آوردن و بهبود بخشیدن است.
اکنون خبر بد: تقویت و رشد آن به زمان ، تلاش و ذهن باز نیاز دارد. سپس نیاز است که شما به اندازه کافی شجاع باشید تا آنچه را که واقعاً به آن اعتقاد دارید بیان کنید، که همیشه مورد قبول یا محبوب نخواهد بود، اما لطفاً اجازه ندهید که این مسئله شما را از گفتن نظر واقعی خودتان بازدارد.
چندین منتقد پرشور و حرارت اینترنتی وجود دارند که با تبدیل شدن به منتقدان فیلم در سن ده یا یازده سالگی به شهرت رسیده اند. با این حال ، وقتی به آنها گوش میدهید، میبینید که آنها کودکانی هستند که صرفا مهارت گفتاریشان جلوتر از سنشان است. آنها رفتارها و شخصیتهای منتقدان سینما را به خود گرفتهاند، اما تقریباً به آن نزدیک هم نشده اند.
از بین کسانی که تا به حال دیده ام هیچ یک به اندازه کافی مطالعه نکرده و درک درست و عمیقی از فیلم ندارند. همچنین در چنین سنین جوانی سلیقه مستقلی ندارند. آنها پدیدهای نوظهور هستند که البته هدف شما تبدیل شدن به آنها نیست.
سلیقه، بالاترین درجۀ تحصیلات و اعتقادات است. بدون سلیقه شما قادر به تشخیص و انتخاب بین اثر خوب و به درد نخور نبوده و حتی این نکته را نمیتوانید تشخیص بدهید که همان اثر با چه تغییراتی تبدیل به یک کار موفق میشد. از آن بدتر، قادر نخواهید بود همین نکات را با دلیل و منطق برای خوانندگان و یا شنوندگان خود بیان کنید.
آنها احتمالا به شما چنین خواهند گفت:
«عه! جدی؟»، «هی روشن فکر پرمدعا! حرفتو ثابت کن.» که البته منصفانه است! به وبسایت www.rotten tomatoes.com مراجعه کنید. در این سایت ابزاری به نام tomatometer وجود دارد که درصد نقدهای مثبتی که به فیلمها نوشته شده است را بدین ترتیب یافته و ارائه میدهد:
1- جامعه منتقدین حرفهای
2- جامعه منتقدان برتر که در این زمینه پشتوانه چندین سال تجربه و مهارت دارند.
3- مخاطب عام
من از تاریخی که شروع به نوشتن این ستون کرده ام (25 ژانویه) به عنوان مثال استفاده میکنم. فیلم های زیر که در حال اکران و در معرض نقد و ارزیابی هستند. ببینید آیا از مجموعه آمار زیر چند فیلم را میشناسید:
فیلم | مخاطب عام | منتقدین برتر | منتقد حرفه ای |
No Strings Attached
بدون تعهد |
72% | 52% | 49% |
Green Hornet
زنبور سبز |
61% | 20% | 46% |
The Dilemma
دو راهی |
48% | 31% | 22% |
Little Fokkers
فوکرهای کوچک |
49% | 4% | 10% |
Yogi Bear
یوگی |
43% | 18% | 15% |
Tron: Legacy
ترون: میراث |
69% | 29% | 49% |
همانطور که مشاهده می کنید ، تفاوت فاحشی در نوع نگاه مخاطبان عام ومنتقدان حرفه ای نسبت به یک فیلم وجود دارد. اما این بدین معنا نیست که منتقدان قشر فرهیختهتر و یا حتی بیرحم در قضاوت هستند (که البته هر دوی این ادعا نادرست است). اگر به امتیازهای فیلمهای تحسین شده ای مانند سخنرانی پادشاه ، شهامت واقعی و قوی سیاه نگاهی بیندازید، خواهید دید نظر عموم و منتقدین تا 90% نزدیک به هم است.
به نظر می رسد این نشان می دهد که مخاطبان عام از یک فیلم خوب استقبال می کنند اما نسبت به فیلم های ضعیف انتقادی ندارند. در مجموع ، تقریباً نیمی از مخاطبان (یا بیشتر) به هر چیزی که استودیوها بدون توجه به کیفیت به آنها عرضه میکنند، راضی هستند.
چرا؟ آنها به هیچ وجه نادان نیستند ، صرفاً آموزش ندیدهاند (و بنابراین دید انتقادی توسعه یافته ای ندارند). به همین دلیل است که من اصرار زیادی در ایجاد سلیقه و صدای انتقادی شما دارم.
بسیاری از مخاطبان، نقد و نظر خود را به این اساس قرار میدهند که بعد از دیدن این فیلم احساس خوبی داشته باشند یا خیر. خودم پس از تماشای فیلم ابرذهن آزادانه ابراز کردم که دیدن آن احساس خوبی به من داد.
اما این موضوع نباید ما را از این واقعیت دور کند که در فیلمنامه آن ایرادهای بزرگی وجود داشت که از همان ابتدا مانع از آن شد که این فیلم، تبدیل به یک اثر انیمیشنی موفق شود. احساسات شما گرچه مهم است، اما اساس ثابتی برای ارزیابی یک فیلم نیست.
فکر میکنید سرانجام آماده به دست گرفتن جایگاه «یک منتقد انیمیشن» هستید؟ ما خیلی نزدیک شده ایم، اما هنوز به آنجا نرسیده ایم. دوست داشتن انیمیشن کافی نیست؛ شما باید یک چیز دیگر را مطالعه کنید:
درباره اهمیت مطالعه تاریخچه انیمیشن تاکید فراوانی دارم. اگر با تاریخچه انیمیشن، تهیهکنندگان آن، استودیوها، کارگردانان، روشهای تولید و خود فیلمها و کوتاهها آشنا نباشید ، هیچ شانسی برای تبدیل شدن به یک منتقد انیمیشن ندارید.
درک شما از چگونگی تکامل کاریکاتورها به آنچه امروز هستند کمتر از درک دانشمندی که به یک کبوتر نگاه می کند و می خواهد تکامل آن را از یک دایناسور تصور کند، نیست. تصادفی نیست که برخی از تأثیرگذارترین منتقدان انیمیشن امروز مانند جان کن میکر ، جری بک ، لئونارد مالتین و مایکل باریر نیز از مورخان برجسته انیمیشن هستند.
تماشاکردن آثار انیمیشن و کارتونی هر دوره کفایت نمیکند. شما باید بیابید که کارگردان ، نویسنده و انیماتور هر اثر کیست و چه شرکت (کمپانی) فیلمسازی آن را تولید کرده است. علاوه بر آن، باید دانش خود را از سال 1890 تا 2011 گسترش داده و پیش ببرید.
مثلاً، به احتمال زیاد کسانی که با تاریخچه انیمیشن آشنایی ندارند، از تماشای فیلم «چه کسی برای راجر پاپوش دوخت؟» لذت میبرند. اما آنها به اندازه کی که با تاریخچه انیمیشن آشنایی دارند، قدردان این اثر نبوده و از ارزش آن بی اطلاع میمانند. آنها حتی توانایی نقد عمیق این فیلم را نخواهند داشت.
خوشبختانه، مطالعه تاریخ انیمیشن کاری شاد و جذاب است ، خصوصاً وقتی یک متخصص واقعی آموزش یا نوشتن آن را انجام میدهد.
اینها ابزار شما هستند و ارزش این را دارند که برای یادگیری و توسعه همه آنها وقت بگذارید. مطالعه، سلیقه و تاریخچه از ریزترین جزئیات و البته از ضروریترین آنها در حرفه نقد هستند. در شماره آینده شروع به استفاده از این ابزارهای شگفت انگیز در آموزش شما به عنوان یک منتقد انیمیشن میکنیم. محیای نوشتن و دستانی جوهری باشید! تا بعد…
ترجمه از سایت awn.com نوشته مارتین گودمن
0 نظر ثبت شده