همراهان همیشگی به سری جدید از مقالات خوش آمدید. از سال 1999 که به شبکه جهانی انیمیشن پیوسته ام، هر ماه توضیحاتی درباره انیمیشنهای در حال پخش، به خصوص اگر در ارتباط با گذشته یا اکنون فرهنگ آمریکا باشد، دادهام. بیشتر این مطالب بر حسب ضرورت، به صورت نقد نوشته شده اند، اما منظور از نقد انیمیشن چیست؟ باید به چه مواردی بپردازد؟ چگونه باید نوشته و به خوانندگان انتقال داده شود؟
آوریل 2010، در ستونی که داشتم نقدی به منتقدین نوشتم و در آن ادعا کردم که بسیاری از منتقدینی که به اثر «شاهزاده خانم و قورباغه» تولید کمپانی دیزنی انتقاد میکنند در واقع مقلدانی ناشی از منتقدین حرفهای هستند که گاهی اوقات حتی با تکیه بر ملاکهای اشتباه دست به نقد و تحلیل فیلم میزنند. ستونم برداشتهای شگفت انگیزی را از سمت خوانندگان برانگیخت و در این میان حتی چندین نفر نقطه نظرات ارزشمندی را بیان کردند.
مخصوصا، یکی از این نظرها، هیچ ارتباطی با فیلم نداشت بلکه در خواستی برای معرفی منابع مطالعاتی برای منتقدین تازه کار بود. خواندن این تقاضا از طرف یک طرفدار انیمیشن که میخواست مهارتهایش را در زمینۀ نقد تقویت کند، چنان به من انگیزه داد که وارد مسیر جدیدی از نوشتههایم در سال 2011 شدم. تصمیم گرفتم پاسخ این پرسش را به سبک خودم بدهم:
سه روش وجود داشت که به این هدف دست پیدا کنم و هشت ماه طول کشید تا بهترین راه حل ممکن را پیدا کنم. اولین راه این بود که لیستی از کتابها و مقالهها را به طور خلاصه تهیه کنم، اما هر کسی با کامپیوتر یا کارت عضویت کتابخانه دانشگاه (کسی هنوز آنها را به یاد دارد؟) میتوانست عناوین مشابه این لیست را پیدا کند.
دومین راه حل میتوانست مجموعه مقالاتی در مورد چگونگی نقد انیمیشن باشد. اما در بهترین حالت نتیجه محدود میشد چرا که تنها نظر و دیدگاه من را منعکس میکرد. در نتیجه سومین راه حل را انتخاب کردم: من میخواهم هر آنچه که شما نیاز دارید که تبدیل به منتقد کاردان شوید را به شما انتقال بدهم تا بتوانید طرز فکر و سبک خودتان را در نقد داشته باشید.
من قصد ندارم مدارک خود را برای ارزیابی و تایید اینجا قرار بدهم، اما همین قدر کفایت میکند که ادعا کنم که آنها به اندازه کافی قوی هستند تا جوابگوی این کار باشند. علاوه بر این ، اینجا یک دانشگاه نیست. هدف اصلی این تلاش این است که شما را به سمتی هدایت کنم که بتوانید با تمرین، مهارتهای نقد و تحلیل خود را تقویت کرده و در عین حال نیز از این کار لذت ببرید.
من نیز از نوشتن برای ستون ماهیانهام ،تماشای تمام آثار انیمیشن و یافتن آثار مستقل و در نوع خود بی نظیر بسیار لذت میبرم. اگر شما هم به این سفر جدید علاقمند شده اید، لطفا با من همراه شوید. تمام تلاشم را خواهم کرد که در طول مسیر افکارم را با شما به اشتراک گذاشته و شما را سرگرم کنم. آماده اید؟ شروع!!
بیشتر کتابهایی که به انیمیشن پرداخته اند، با یک تاریخچه، یک مرور کلی یا توضیحاتی دربارۀ رسانه شروع میشوند. که البته ما در اینجا این کار را انجام نمیدهیم! بهترین راه برای شروع مطالعه دربارۀ هنر نقد مطرح کردن این پرسش هاست: « من چقدر انیمیشن را دوست دارم؟» « تماشای انیمیشن تا چه حد سطح زندگی من را بهبود بخشیده است؟ » « آیا میتوانم بپذیرم که هرگز کارتون دیگری تماشا نکنم و مجبور باشم تنها به خاطراتم از آنها کفایت کنم؟ » به طور خلاصه، باید از صمیم قلب عاشق انیمیشن باشید و حتی باید با پیگری و تماشای فیلم و سریال و خرید دی وی دی آتش این عشق را زنده نگه دارید!!
مکالمه ای که چند سال پیش با جان کریک فالوسی را داشتم به یاد میآورم. او به من گفت یکی از مهم ترین آرزوهایش تماشای تمام محصولات دنیای انیمیشن از نخستین روزهای شروع و به روی پرده رفتن آن، است. او داشت به این هدفش میرسید و احساس رضایت و غرور در صدایش موج میزد. من اصلا تلاشی نکردم تا از جان بپرسم که اصلا چرا همچین هدفی در زندگی داشته است.
پاسخ واضح بود. جان مردی است که عمیقا به انیمیشن علاقه داشته و آنقدر در این زمینه مطالعه کرده است تا به تسلط و احاطه کامل به این حوزه برسد. دوستان عزیز، این همان عشق و علاقه ایست که شما به آن نیاز دارید. به این معنا که باید پس از فارغ شدن از شغل روزانه خود به تماشا و مطالعه فیلمهایی در طول دهه های مختلف بپردازید و به این اطمینان برسید که انیمیشن در مقایسه با هر گونه ژانر و گونه دیگر سینمایی دارای ارزشی برابر بوده و به همان اندازه مورد توجه است.
عاشق انیمیشن بودن به معنای هزینه کردن مبلغ قابل توجهی، از پولی که با سختی به دست آورده اید، برای تهیۀ منابع ویدئویی و چاپی، دستگاه ضبط تصاویر دیجیتال و آموزش است. به این معنی که شما برای این هزینهها لحظهای تردید نمیکنید، چرا که شما آنقدر عاشق هستید که به قیمت آنها فکر هم نمی کنید.
عاشق بودن به معنای اختصاص دادن اوقات فراغتتان به جست و جو در اینترنت و دنبال کردن لینکهای مرتبط با انیمیشن یکی پس از دیگری و یا ساعتهای متمادی تماشا کردن کارتون، صرف نظر از کیفیت، نه به قصد یادگیری بلکه برای تحسین و درک خلاقیت آنهاست. قبل از کسب هر مهارت دیگری، قبل از آنکه به فیلم نگاهی انتقادی پیدا کنید و مدتها قبل از اینکه قضاوتهای تحلیلی خود را در حضور دیگران مطرح کنید، باید انیمیشن را با تمام وجود دوست داشته باشید.
نمیدانید چقدر ناراحت میشوم وقتی یک نفر به من میگوید:«خُب، من کارتون نگاه نمیکنم. » از دیدگاه ما منتقدان انیمیشن، او شخصی است که خود را از لذات هنری محروم کرده است. مطمئن باشید که زمانی همین شخص ساعتهای زیادی را مقابل تلویزیون طلسم شده و یا غرق در یک فیلم محصول دیزنی بوده است، اما تصمیم گرفته که آن را کنار گذاشته و تنها به تماشای چند وقت یکبار قسمتی از خانواده سیمپسونها بسنده کند. چنین فردی عملا از درک لذت واقعی تماشای انیمیشن محروم است چه برسد به ارزیابی و نقد آن!
ممکن است در اینجا مکث کنید، یکی از ابروهای خود را بالا برده و اعتراض کنید که: «چطور میتوانید درباره چیزهای که نمیپسندید این طور با اشتیاق حرف بزنید؟ شما که معتقدید انیمیشن های بد هم وجود دارد چرا از ما میخواهید که همۀ آنها را از صمیم قلب دوست داشته باشیم؟» دوستان، باید بگویم سوال بسیار خوبی مطرح کرده اید! به موقع پاسخ آن را میدهم.
فعلا نمیتوانم بدون توضیحات بعدی به این سوال جواب کاملی بدهم اما شما این سوال را از خودتان بپرسید: «آیاکسی که یک منتقد فیلم (یا به صورت کلی شاخههای هنری یا ادبی) میشود به این دلیل است که از فیلم، هنر یا ادبیات نفرت دارد؟ » البته که نه!. همین سوال ما را به خصوصیت دیگری که لازم است در شما وجود داشته باشد، میرساند…
چیزی نیست جز کنجکاوی! کنجکاوی از نظر منتقد مفهومی چند لایه است. در ابتداییترین سطح آن ، نشان دهنده تمایل به دانستن نحوه کار هنر ، نحوه عملکرد (موفق یا ناموفق) اجزای هنر با هم و درک معنا یا پیامی است که خالق اثر در ذهن داشته است. بهترین منتقدان میتوانند معانی پنهانی یا پیامهای غیرمستقیم آثار را بیابند اما باید برای انجام این کار کنجکاو باشند.
منتقدان، تخصصی را که انتخاب کرده اند و شغلشان را به خاطر همین ویژگی «کنجکاوی» دوست دارند، حتی اگر اثر خاصی را نپسندیده باشند. کنجکاوی وسیله ای برای خودکاوی است و هیچ منتقدی بدون آن نمی تواند به جایی برسد. کنجکاوی درست مانند ایدۀ مکمل ویژگی اولیه یعنی علاقه به انیمیشن است، زیرا افراد کمی در این بین وجود دارند که دارای طبیعتی کنجکاو باشند، اما آنها اگر از چیزی خوششان نیاید به راحتی آن را نفی کرده و کنار میگذارند.
ساده بگویم، پس از تماشای مثلا ، یک قسمت از دافی داک یا اوزوماکی باید ناخودآگاه به آنچه که مشاهده کرده اید فکر کنید.
قبل از اینکه هر سوالی درباره تکنیکهای تولید تصاویر کامپیوتری ، برنامههای رنگ آمیزی دیجیتال و خط داستانی فیلم مطرح کنیم باید ابتدا به این پرسش مهم پاسخ دهیم که: این انیمیشن قصد داشت چه کاری انجام دهد و چقدر به هدف خود نزدیک شده است؟ تنها بعد از اینکه جواب آین سوال را پیدا کردید میتوانید نسبت به دیگر جزئیات تکنیکی و خلاقانۀ اثر کنجکاو شوید. منظور من را اشتباه برداشت نکنید این نکات و جزئیات مهم هستند و بعدا به آنها خواهیم پرداخت.
کنجکاوی شما را وادار میکند به جست و جوی اطلاعاتی بپردازید که قبلا از آن اطلاعی نداشته اید و یا اثری را با دیگری مقایسه کرده و تطبیق دهید تا پیوندهایی در سبک و محتوا بیابید. کنجکاوی باعث میشود یک هنرمند متوجه شود که دیگر هنرمندان چطور همان کار را به انجام میرساند و یا با خود تصور کند که یک کارتون در دورانی دیگر چطور ساخته میشود.
کنجکاوی، باعث میشود که از خودمان بپرسیم که چرا یک سکانس خاص در یک فیلم قرار داده شده است و یا چرا ممکن است سکانس دیگری به جان آن بهترعمل کند. مهمتر از همه، کنجکاوی شما را وادار میکند تا خود و عکس العملتان را زیر سوال ببرید و این کلید اصلی تبدیل شدن به یک منتقد است. اگر اثری کارتونی یا انیمیشن را تماشا میکنید و پس از پایان یافتنش بدون آنکه به آن فکر کنید یا احساسی داشته باشید، از کنارش عبور میکنید، در انگیزههای شما یک خلاء بزرگ وجود دارد.
اکنون تا اینجا، شما مثل یک طرفدار عاشق روی انیمیشنها تعصب دارید و کنجکاوید بدانید با این عشق تا کجا میتوان پیش رفت، باید به شما تبریک گفت. شما در مسیر درست تبدیل شدن به یک منتقد موثر در حوزه انیمیشن قرار دارید. اما فراموش نکنید که علاقه و کنجکاوی تنها زره شما محسوب میشوند. برای کسب مهارت و دست یافتن به قلههای هنر نقد هنوز به ابزارها و سلاحهای متعددی نیازمندید. ماه آینده درباره آنها بیشتر صحبت میکنیم.
تکلیف ماهانه: اولین نمایش یا فیلم انیمیشنی را که در کودکی تماشا کرده و واقعا دوست داشتید را به یاد بیاورید و دلیل این علاقه را بررسی کنید. آیا این اثر تبدیل به بخشی از زندگی کودکی شما شده بود؟ آیا آن را با تمام وجود تماشا میکردید؟ آیا مجموعهای از محصولات انیمیشن نداشتید؟ آن اثر چه تاثیری بر روی شما گذاشت و اکنون دربارۀ آن چه حسی دارید؟ به یک نمایش یا فیلمی به روز فکر کنید که خود را طرفدار آن می دانید.آیا شباهتی با تفاوتی بین این دو اثر وجود دارد؟ آیا اصلا ارتباطی دارند؟
ترجمه از سایت awn.com نوشته مارتین گودمن
0 نظر ثبت شده