اغراق نیست اگر هایائو میازاکی را پدرخوانده انیمیشن در ژاپن توصیف کنیم. حتی ممکن است برخی او را پدرخوانده انیمیشن دنیا معرفی کنند. میازاکی از اولین باری که در سال 1979 شروع به کارگردانی کرد فیلمهای کودکانه و البته عجیب و غریب او محبوب بود و به نمادهای فرهنگی ژاپن تبدیل شدهاند. انیمیشن شهر اشباح (Spirited Away) همچنان پر درآمدترین فیلم ژاپن به حساب میآید در حالی که بعضی کارهای دیگر او مانند همسایه من توتورو را بهتر میدانند.
او شرکتش استودیو جیبلی (Ghibli Studio) را در سال 1985 تاسیس کرد؛ که اغلب افراد معتقداند این کار پاسخ ژاپن به افتتاح استودیو والت دیزنی بوده اما جهتگیریهای میازاکی در این باره مشخص است. ویژگیهای بارز فیلمهای میازاکی را میتوان مناظر پر جزییات و اندیشهورزی او در پرداختن به موضوعات جدی مانند جنگ، انسان دربرابر طبیعت و هویت نام برد.
هلن مککارتی پژوهشگر حوزه انیمیشن میگوید: اول اینکه آثار میازاکی بسیار زیبا و از نظر احساسی صادق هستند. مخاطبان در همه جای جهان میتوانند با آثار این کارگردان ارتباط برقرار کنند. دوم اینکه این آثار چند لایه هستند، هم کودکان از این آثار لذت می برند و هم مخاطب بزرگسال میتواند در آنها به جستوجوی معنا بپردازند. سوم اینکه آثار میازاکی همگی کارهای هنری فردی محسوب میشوند.
1- انیمیشن شهر اشباح (Spirited Away): داستان دختری است که باید پدر و مادر خود را از یک طلسم شیطانی نجات دهد همچنین او سفری به دروم خود نیز شروع میکند. انیمیشن شهر اشباح توانست اسکار بهترین انیمیشن را سال 2003 ازآن خود کند.
2- شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke): داستان یک شاهزاده خانم جنگجو که سعی میکند جنگل محبوب خود را نجات دهد. شاهزاده مونونوکه یکی از فیلمهای دارک میازاکی به حساب میآید که از اسطورههای سنتی ژاپنی بهره برده است.
3- همسایه من توتورو (My Neighbor Totoro): داستانی عجیب و غریب در مورد دو خواهر که با یک روح دوست میشوند. همسایه من توتورو امروزه به یک فرهنگ پاپ تبدیل شده است.
4- نائوشیکا از دره باد (Nausicaa of the Valley of the Wind): داستان یک شاهزاده خانم که سعی میکند جلوی یک جنگ را در دنیایی پساآخرالزمانی بگیرد؛ این انیمیشن به خاطر پیامهای صلح طلبانه و دوستدار محیط زیست مورد ستایش قرار گرفت.
درون آثار میازاکی به جای شخصیتهای خلافکار مقوایی معمول در انیمیشنها و شوالیههایی با زرههای درخشان شخصیتهای اصلی پیچیدهای وجود دارند؛ مانند چیهیرو در شهر اشباح که در ابتدا یک کاراکتر ترسو است و کاراکتر دیگر آن بدون چهره از ترس تغذیه میکند. این پیچیدگیها در سال 1960 که میازاکی شروع به فعالیت کرد در صنعت انیمه معمول نبود، اما در سال 1965 زمانی که مشغول انیمهای بود که با نجات یک شاهزاده خانم ربات به پایان میرسید نارضایتی خود را به تهیهکنندگان کار ابراز کرد و پیشنهاد داد که شاهزادهخانم ربات به انسان تبدیل شود.
پروفسور سوزان نایپر متخصص انیمههای ژاپنی از دانشگاه تافتس میگوید: میازاکی انسانیت را به چیزی اضافه کرد که در غیر این صورت یک اثر تخیلی فضایی معمولی بیشتر نبود. پس از آن بود که دستاندرکاران صنعت انیمه از ایدههای میازاکی استقبال کردند.
میازاکی با شروع ساخت فیلمهای خود در استودیو جیبلی به خاطر هنر و کارگردانیهای بینظیرش به شهرت رسید و خیلی زود در دهه 80 میلادی موفقیت چشمگیری به دست آورد و در دهه 90 میلادی به دوی که به دنبال پخش جهانی آثارش به شهرتی جهانی رسید. مککارتی میگوید: میازاکی هنوز هم قهرمان انیمیشنهای دست ساز است و استانداردهای بالای را برای کیفیت هنر جهان تعیین میکند.
میازاکی در زمان کودکی مجبور شد در میان حملات بمب آتش جنگ جهانی دوم از شهر اوتسونمیا فرار کند. وی که در ژاپن پس از جنگ بزرگ شده بود، از نزدیک شاهد نوسازی سریع و گسترش سریع شهر بود. این تجارب تأثیرات ماندگاری بر میازاکی میگذارد که پیامهای ضد جنگ و طرفدار محیط زیست را در فیلمهای خود ارسال کرده است، پیامهایی که هنگام شروع کار نادر بودند.
وی همچنین به خاطر شخصیتهای اصلی زن قدرتمندش معروف است، كه به گفته پروفسور ناپیر تا حدودی از مادر مرحومش الهام گرفته است که وی با او رابطه نزدیك داشته است. صنعت انیمیشن ژاپن به قهرمانهای پسر جوان خود (شوجو) معروف است در حالی که میازاکی بر خلاف این روند حرکت کرده است و کاراکترهای اصلی دختر او نه کودک به بار میآیند و نه در کلیشههای جنسی قرار میگیرند.
آثار میازاکی با وجود موضوعات دشواری که دارند اما همواره به احترام به مخاطب و بیصدا بودن (بدون هوچیگری) در فیلم معروف هستند. میازاکی در مصاحبهای در سال 2002 میگوید: کاری که من و دوستانم از دهه 70 میلادی سعی در انجام آن داریم این است که در فیلم فقط سروصدا و حواسپرتی را بر سر مخاطب بمباران نکنیم و مسیر عواطف و احساسات کودکان را دنبال کنیم.
میازاکی در جایی دیگر میگوید: اگر در مقابل کودکان به شادی و همدلی وفاداری بمانید دیگر نیازی به خشونت نیست، آنها از شما پیروی میکنند؛ این اصل کار ما است. چهارچوب اخلاقی میازاکی باعث الهام بخشیدن به نسل جدیدی از انیماتورها شده است که از جمله آنها میتوان به جان لستر بنیانگذار استودیو انیمیشن سازی پیکسار در ایالات متحده و ماکوتو شینکای اشاره کرد.
میازاکی به گفته خودش حداقل شش بار سعی کرده است بازنشسته شود اما به نظر میرسد او هنوز کار خود را به پایان نرسانده است. او از سال 2015 مشغول فیلم کوتاهی به نام Boro Caterpillar بوده است؛ که مدتی بعد اعلام شد این انیمیشن یک اثر تبدیل به یک اثر بلند سینمایی شده است که ممکن است در سال 2021 اکران شود.
میازاکی این کارگردان مطرح استودیو جیبلی در چند مصاحبهای که با مطبوعات انجام داده است بیان داشته: من معتقدم که روح کودکان وارث حافظه تاریخی نسلهای گذشته است. کودکان فقط وقتی بزرگ میشوند و دنیای روزمره را تجربه میکنند این حافظه تاریخی کم کم فراموش میشود. احساس میکنم باید فیلمی بسازم که به آن سطح برسد. اگر میتوانستم این کار را انجام بدهم آن وقت خوشحال خواهم مرد.
میازاکی نیز مانند هر کارگردان بزرگی مولفهای در فیلمهای خود دارد که در ادامه به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد:
منبع بی بی سی
خیلی خووووب بود