اکنون ۲۶ سال از تولّد نخستین انیمیشن بلند تماماً کامپیوتری دنیا (توی استوری یا همان داستان اسباب بازی) توسط استودیو پیکسار میگذرد. از آن موقع تا به امروز اتّفاقات زیادی افتاده و چیزهای زیادی تغییر کرده است. مثلاً رایانهها پیشرفتهتر از قبل شدهاند، کیفیت فنّی و گرافیکی آثار کارتونی روز به روز بیشتر میشود و دیگر تکنیک دستی یا سنّتی تنها روش تولید انیمیشن نیست.
حقیقت این است که در طی این سالهای پرفراز و نشیب، فیلمهای انیمیشنی دچار یک نوع پوست اندازی شدهاند. امّا مشکل کار کجاست؟ مشکل اصلی انیمیشنهای تولید شده در ده سال گذشته، نداشتن ایدههای بکر و تازهای است که بتواند باعث شگفتی مخاطبان شود. با نگاهی به تولیدات استودیوهای انیمیشن سازی در دهه اخیر، به تعداد زیادی دنباله –یا به اصطلاح بعضی– فرنچازهای سینمایی برمیخوریم. آثاری که برخلاف قسمت اول خود، معمولاً ضعیف و از یاد رفتنی هستند.
استودیو پیکسار هم با وجود داشتن کارنامهای درخشان در حوزه ساخت انیمیشن، از این دنباله سازیهای ناخوشایند در امان نمانده است. به طوری که شش تا از دوازده انیمیشن پیکسار در دهه ۲۰۱۰ میلادی، دنباله کارتونهای موفّق گذشته بودهاند. در ادامه سعی کردهام که هر یک از انیمیشنهای ده سال قبل پیکسار (از قسمت دوم ماشینها تا روح) را با رویکردی مقایسه محور و تطبیقی زیر ذرّه بین ببرم. با من همراه باشید.
معرّفی اثر
ژانر: ورزشی، کمدی
سال ساخت: ۲۰۱۷
زمان: ۱۰۲ دقیقه
استودیو پیکسار
صداپیشگان: اوون ویلسون، چیچ مارین، آرمی همر، کریستلا آلونزو، بابی هانت
خلاصه داستان: لایتنینگ مک کویین که تا پیش از این هفت بار قهرمان مسابقات رالی شده است، اکنون جایگاهش را در معرض خطر میبیند. رقیب تازه وارد او یعنی جکسون استورمز با بهره گیری از جدیدترین فناوری ها، میخواهد وارد میدان رقابتها شود و…
قسمت سوم ماشینها برخلاف ماشینها ۲ فیلم بد یا افتضاحی نیست. هر چه باشد، قدرت سرگرم کردن مخاطب و بیدار ساختن نوستالژیهای او را دارد. همان کاری که قسمت دوم توان انجامش را نداشت. البته این قسمت هم اثر خوب و ماندگاری محسوب نمیشود. برای پی بردن به آن، بهتر است ماشینها ۱ را دوباره ببینید. سپس بگویید که کدام یک از این دو فیلم، دیدنیتر و بهتر از دیگری است.
سوال اینجاست که چرا انیمیشن ماشینها نباید تبدیل به یک سه گانه میشد؟ معلوم است، چون قابلیت ادامه پیدا کردن را نداشت. ماشینها در زمان خودش یعنی پانزده سال پیش فیلم خوبی بود. آنقدر خوب که بعد از دو دهه همچنان میشود به تماشای آن نشست. ولی در مقایسه با انیمیشنهای همدورهاش مثل شگفت انگیزان یا رتتویی لقمه دندان گیری نبود. پس ای کاش همان موقع به حال خویش رها میشد و دستمایهای برای ساخت دنباله قرار نمیگرفت.
معرّفی اثر
ژانر: موزیکال
سال ساخت: ۲۰۱۷
زمان: ۱۰۵ دقیقه
استودیو پیکسار
صداپیشگان: گائل گارسیا برنال، آنتونی گونزالس، بنجامین برل، آلانا اوباک، رینی ویکتور
خلاصه داستان: کوکو داستان یک پسر موسیقیدان با استعداد (میگوئل) است که با یک قانون قدیمی در خانواده اش یعنی ممنوعیت موسیقی روبرو میشود. او به قصد دیدار با جدّ پدربزرگش که یک خواننده افسانهای بوده است، به سرزمین مردگان میرود تا…
کوکو نه تنها قدمی رو به جلو در کارنامه لی آنکریچ به شمار میرود، بلکه یکی از زیباترین کارتونهای پیکسار از سال ۱۹۹۵ تا حالاست. ساختار منسجم و بینقص فیلمنامه به همراه جذّابیتهای بصری کوکو، برگ برنده اثر و عامل تاثیرگذاری آن بر بیننده است. انگار همه تجربیات پیکسار در زمینه نورپردازی، رندرینگ، جلوههای ویژه و… در آخرین انیمیشن لی آنکریچ جمع شدهاند. این فیلم حتّی جلوتر از داستان اسباب بازی ۳ و احساسیتر از آن است.
پیچشهای داستانی و غافلگیریهای چندباره (مثل مواجه شدن میگوئل با چهره پلید و واقعی دلّاکروز) تا صحنه پایانی اثر باعث ایجاد تعلیق و هیجان میشوند و نمیگذارند که مخاطب به اندازه چند ثانیه هم از جایش تکان بخورد. در صورتی که اگر کوکو مانند دایناسور خوب تنها به یک سری تصاویر چشم نواز متّکی بود، نمیتوانست این طور موجب میخکوب شدن بیننده شود.
مفهوم آموزنده و پرمغز کوکو نیز بسیار جای تامّل دارد. عشق ورزیدن به خانواده و ترجیح دادنش به هر چیزی از جمله پول، شهرت و… کاملاً در ذهن مخاطبان کودک و خردسال رسوب میکند. همچنین به بزرگترها ارزش خانواده و مسائلی از این دست را یادآور میشود. در واقع فیلم پشت و پناه ابدی انسان را خانواده او میداند یعنی تکیهگاهی که حمایت بیدریغ آن تسلّی بخش همه انسانهاست.
معرّفی اثر
ژانر: ابرقهرمانی
سال ساخت: ۲۰۱۸
زمان: ۱۱۸ دقیقه
استودیو پیکسار
صداپیشگان: کریگ تی نلسون، هالی هانتر، ساموئل ال جکسون، برد برد
خلاصه داستان: در حالی که آقای پار مسئولیت اداره کردن خانه را برعهده دارد، همسرش هلن دنیا را از شر اوباش و تبهکاران حفظ میکند. به علاوه با آشکار شدن قدرتهای جدید جک جک، فرزند خردسال خانواده پار، اوضاع دستخوش تغییراتی می شود که…
برد برد از همان آغاز ورودش به پیکسار، همراه با پیت داکتر و اندرو استنتون در مثلّث طلایی کارگردانان این استودیو قرار گرفت. ماحصل همکاری برد با اهالی پیکسار، تا کنون سه انیمیشن بینظیر و تماشایی به نامهای شگفت انگیزان ۱، شگفت انگیزان ۲ و رتتویی است. از افتخاراتی که آثار مذکور کسب کردهاند، بردن دو جایزه اسکار (اولی و سومی) در بخش برترین پویانمایی سال است.
بگذارید سخنم درباره شگفت انگیزان ۲ را اینگونه آغاز کنم؛ این فیلم بهترین دنبالهای است که میشد برای انیمیشن شگفت انگیزان ساخت؛ زیرا هر آنچه از یک اثر سینمایی انتظار دارید، به شما ارائه میدهد. چنان که دیدن دوباره و چندباره آن هم خالی از لطف نیست. اثر برد هر دفعه مخاطب را آماده یک ماجراجویی بزرگ میکند، بدون آن که کلیشهای یا خسته کننده شود. گرچه که باز هم به خوبی قسمت اولش نیست امّا از چند جهت، قویتر از کار درآمده است.
مهمترین برتری شگفت انگیزان ۲ نسبت به فیلم قبلی، پرداخت کاملتر شخصیتهایی چون باب، هلن و فرزندانشان است. گذشته از شخصیت پردازی، این بار شاهد اسپشال افکت یا جلوههای ویژه باکیفیتتری هستیم که نشان دهنده پیشرفت پیکسار در حوزه گرافیک رایانهای است. از این رو شگفت انگیزان ۲ در ساخت جلوههای چشمگیر بصری، پایش را از قسمت پیشین هم فراتر میگذارد.
معرّفی اثر
ژانر: کمدی، خانوادگی
سال ساخت: ۲۰۱۹
زمان: ۱۰۰ دقیقه
استودیو پیکسار
صداپیشگان: تام هنکس، تیم آلن، دان ریکلس، کریستین شال، لاری میت کالف
خلاصه داستان: وودی، باز لایتیر و یاران وفادارشان با همراهی بانی و یک اسباب بازی جدید به نام فورکی، عازم سفری جادّهای میشوند. در این سفر، وودی با دوست قدیمیاش، بوپیپ، دیدار میکند و…
ایده بازگرداندن بوپیپ به عنوان معشوقه وودی بعد از گذشت پانزده سال از گم شدنش، به خودی خود جذّاب است. به شرط آن که باقی شخصیتها مثل جسی، باز لایتیر و همین طور وودی به حاشیه رانده نشوند. چون افراد بسیاری با این عروسکهای دوست داشتنی خاطره دارند و اصلاً به دلیل تجدید خاطره با آنها مشغول تماشای فیلم شدهاند.
امّا جاش کولی در داستان اسباب بازی ۴ خواسته یا ناخواسته در این مورد کمکاری میکند. نقش بوپیپ و کاراکترهای جدیدی همچون دوک کابوم به قدری در انیمیشن پررنگ است که به قدیمیترها مجالی برای عرض اندام داده نمیشود. در صورتی که فیلمهای دیگر این مجموعه چنین نیستند. مثلاً توی استوری ۳ (پرشخصیتترین قسمت از چهار قسمتی که تا به امروز روی پرده رفته است) با وجود تعدّد شخصیتها استفاده درستی از همه آنها میکند.
خطّ داستانی اثر هم بعضاً دارای فراز و فرودهای غیرمنطقی است. با این حال، نقاط قوّت فیلم بیشتر از نقاط ضعف آن هستند. مثالش به پختگی رسیدن کاراکتر بانی یا همان صاحب اسباب بازیهاست. او در اینجا برخلاف سه قسمت پیش فقط یک کودک مظلوم و تودلبرو نیست، و به ابعاد مختلف شخصیتش پرداخته شده است.
معرّفی اثر
ژانر: فانتزی، درام
سال ساخت: ۲۰۲۰
زمان: ۱۰۲ دقیقه
استودیو پیکسار
صداپیشگان: تام هالند، کریس پرت، اکتاویا اسپنسر، جولیا لوئی درایفوس، مل رودریگز
خلاصه داستان: در دنیایی که موجودات افسانهای ساکن آن هستند، دو برادر نوجوان از نژاد پریان به نامهای ایان و بارلی لایتفوت روزگار میگذرانند. آنها قصد پیدا کردن یک شیء جادویی و بازگرداندن پدر مرحومشان به دنیای خود از طریق آن شیء را دارند.
ایمان به رویاهای ظاهراً غیرممکن و حفظ امیدواری در برابر هجوم ناامیدیها، پیامهای انیمیشن به پیش هستند. انیمیشنی که در میان آثار هنرمندانه و پرشکوه پیکسار، دستاورد تازهای محسوب نمیشود؛ ولی حامل پیامی امیدوارکننده است و به کودکان جهان در این ایّام شوم و مملو از مصیبت، نوید روزهای مطلوبتری را میدهد. فیلم میگوید که تحمّل اتّفاقات تلخ و ناگوار زندگی مانند از دست دادن والدین (یا شاید همهگیری یک بیماری) چندان هم سخت و طاقتفرسا نیست. تنها باید به درست شدن اوضاع ایمان داشت.
فارغ از جنبه محتوا، به پیش چیز زیادی در چنته ندارد. قطعاً اگر به پیش محصول استودیو ایلومینیشن یا دریم ورکس بود، میشد بیش از اینها زبان به تحسینش گشود. مشکل اینجاست که از تولیدات استودیویی چون پیکسار است و به همین دلیل، انتظاراتمان از یک انیمیشن پیکساری را برآورده نمیکند. حالا هرچقدر هم اثر آموزنده و پرمعنایی باشد.
معرّفی اثر
ژانر: درام روانشناسانه
سال ساخت: ۲۰۲۰
زمان: ۱۰۱ دقیقه
استودیو پیکسار
صداپیشگان: جیمی فاکس، تینا فی، داوید دیگز، فیلیسیا رشاد
خلاصه داستان: جو گاردنر، معلّم موسیقی مدرسه است و از کارش رضایتی ندارد. روزی به او فرصتی دست میدهد تا به گروه موسیقی دوروتیا ویلیامز (مشهورترین نوازنده جاز) بپیوندد؛ امّا به طور ناگهانی روحش از بدنش جدا شده و با اتّفاقاتی غیرمنتظره روبرو میشود.
روح، شگفتی بیبدیل سال ۲۰۲۰ و نمونهای بسیار خوب از انیمیشنی مولّفگراست. چطور میشود یک انیمیشن آمریکایی، آن هم ساخته شده در کمپانی دیزنی، واجد چنین خصوصیتی باشد؟ برای پاسخ به سوالی که مطرح شد، دانستن این نکته لازم است که فیلمنامه روح نوشته پیت داکتر یعنی کارگردان فیلم است. همچنین باید بدانیم به گفته خود داکتر انیماتورها هرچه را در فیلمنامه نوشته شده بود، به شکل تمام و کمال در اثر نهایی به اجرا درآوردهاند.
تسلّط کامل داکتر بر جدیدترین فیلمش، منجر به پدید آمدن انیمیشنی شده است با فرمی جاه طلبانه و منحصربهفرد. فرمی که محتوای مدّنظر کارگردان را بدون هیچ ایرادی درون خود جای داده؛ و نگذاشته مفاهیم عمیقی مانند عشق به ادامه حیات از متن اثر بیرون بزند. البته این ویژگی فقط مختص به روح نیست و در انیمیشنهای قبلی پیت داکتر هم وجود داشت.
باری، روح برعکس خیل عظیمی از آثار پرزرق و برق و توخالی این روزهای هالیوود (به ویژه فیلمهای ابرقهرمانانه) حرفی برای گفتن دارد. چنان که با گذشت زمان نه تنها از ارزش و اعتبارش کاسته نمیشود، بلکه یقیناً ارج و قرب بیشتری هم پیدا خواهد کرد؛ همچون تعداد زیادی از شاهکارهای بلامنازع سینما.
0 نظر ثبت شده