کمیک به مجموعه داستانهای مصوری میگویند که به صورت متوالی کنار یکدیگر قرار گرفته باشند؛ همچنین با دیالوگهایی در قالب ابر یا بالون به روایت داستان بپردازند. اما چگونه میتوان کمیک نوشت؟ و از کجا شروع کنیم؟
هیچ روش خاصی برای نوشتن کمیک وجود ندارد؛ اما موضوعاتی مشترکی وجود دارد که تمام نویسندگان موفق این حوزه از آن پیروی میکنند. ما در این تحقیق کوتاه سعی میکنیم تاحدودی از شمای کلی خلق یک اثر کمیکی را به شما شرح دهیم.
کمیک یا داستان مصور تلفیقی از فیلم، فیلمنامه و رمان است. تمام این موارد به صورت تصاویری متوالی با قابهایی متفاوت به مخاطبین ارائه میشود؛ سعی کنید در ذهن خود کلیت ماجرایی که قرار است به طراح ارائه دهید را مانند یک پلان ترسیم کرده و بر روی کاغذ وارد نمایید.
نکته: طرح داستان خود را به صورت پاراگراف تهیه کنید.
این سوالات را قبل طراحی از خود بپرسید. کدام ایده را به نظر خود میپسندید و قادر به تصویر کشیدنش نیستید؟ چه شخصیتهایی برای نوشتن، بیشتر سرگرم کننده هستند؟ چه نقاطی را بیشتر دوست دارید تا به ماجرایش بپردازید؟
مخاطب شناسی از موارد مهم خلق یک کمیک است. استفاده از ژانرهای متفاوت در هرسنی متفاوت بوده و نویسنده کمیک یا داستان مصور باید بر آن واقف باشد. اینکه در جامعه با افراد صحبت میکنید سبب میشود شاهد سبک زندگی آنها باشید. این مورد شدیدا میتواند به شما کمک کند.
نکته: لذت بخشترین قسمت از خلق یک داستان مصور، چه در عرصه خلق ابرقهرمانان یا سایر ژانرها آن است که نیازمند پیگیری، آگاهی و آزمایشات متعدد شما در روند خلق اثر باشد.
کاراکترسازی از مهمترین بخشهای ساخت یک کمیک است؛ در ژانر ابر قهرمانی همیشه شاهد یک نوع خط از کارکترهایی هستیم که شخصیتشان در این سه مورد مشترکاند. هم دارای قدرت هستند هم ضعف از خود نشان میدهند، هم بیم دارند هم آرزو و دارای شخصیتی مستقل هستند.
اینکه یک نویسنده شخصیتهایش را در تلاش برای تحقق اهدافشان به نمایش بگذارد میتواند جزو جذابترین بخشهای ساخت یک کاراکتر باشد. همینطور میتوانید با به نمایش گذاشتن تضادها و ضعفهای یک قهرمان همزادپنداری آن را برای مخاطبین آسان سازید.
مسئله اصلی داستان را پیش روی مخاطبین قرار دهید و به نوعی او را وارد چالش کنید. همین امر سبب میشود تا خواننده تلاش خود را در جهت حل ماجرا انجام دهد. در همین حین راه کاری را مقابل شخصیت اصلی قرار دهید تا هیچ کس نتواند پایانش را حدس بزنند.
برای آن که به طراح این مفهوم را برسانید که قرار است کاراکترها چه حالت چهرهای داشته باشند یا درموقعیتهای مختلف چه واکنشی نشان دهند، میتوانید به جای نوشتن دیالوگ برای طراح کامنت بگذارید.
یک ماکت برای آزمایش ایدهها، سبکتان، چیدمان و طرح خود استفاده کنید؛ اساساً ماکتتان طرحی از کل داستان مصور است که صفحه به صفحه به آن پرداخته شود. لازم نیست جزئیات طرح کلی به عنوان ماکت ارائه شود؛ این کار سبب فهمیدن این مطلب است که در هر صفحه چند فریم یا خط گفتگو وجود دارد.
نکته: ماکت جزو مهمترین اجزای تشکیل دهنده کمیک است. اینکه در کدام صفحه به صورت ویژه میخواهید طراحی قرار دهید یا تعداد پلانها و نماها به چه صورت خواهد بود در ماکتتان نشان داده میشود. شما میتوانید تعداد فریمهای تمام صفحه را به طراح نشان دهید.
البته باید یادآور شد، قالب هر صفحه یکسان است یا بسته بر اساس روحیهی مطلب بوده و با روند ماجرا تغییر میکند. دقیقا اینجاست که داستانتان شروع به ادغام کلمات با تصاویر میکند.
یکی از مواردی که باید در داستان به خواننده نشان داده شود، چگونگی اقدامات کارکترها است. اینکه شما چگونه توسعه شخصیت داستانتان را نشان داده و تا کجا میخواهید پیش بروید بسیار مهم است. استفاده از جدول زمانی سبب میشود تا روند تکمیل شخصیتهایتان منظم پیش رفته و برای مخاطب معقول به نظر برسد. این به شما کمک میکند تا صفحات و داستانتان سیر منطقی خود را پیش ببرند.
نکته: جدول بالا باعث میشود تجسم آنکه هر شخصیت در چه زمانی و در چه جایگاهی قرار دارد برای شما آسان شود.
طراح را راهنمایی کرده تا بداند دقیقا هر پلان را چگونه طراحی کند، دیالوگها را در کجا قرار دهد و چیدمان صحنه را آنگونه که شما در ذهن دارید پیاده سازد.
هنگام کار صفحه اسکریپت و گرافیکی (استوری بورد) خود را در کنار هم قرار دهید. با مقایسه این دو متوجه تفاوتها و یا نواقص موجود خواهید شد و میتوانید کار خود را اصلاح نهایی کنید.
اگر میخواهید محصول نهایتان اثری با کیفیت و قابل ارائه برای مخاطبین باشد نیاز دارید تا از تیمی حرفهای بهره ببرید. طراحی کار تخصصی است که هر کسی توان انجام آن را ندارد؛ اگر خود توانایی طراحی ندارید این را به یک حرفهای بسپرید. امیدوارم با این نکات کمیک خودتان را بسازید و این مطلب بتواند به شما در خلق کمیکتان کمک کرده باشد.
0 نظر ثبت شده